|
دکترجعفر صابری بیوگرافی .معرفی آثار . سوابق . فعالیتها و دست نوشته ها
| ||
|
سر مقاله 257 فاصله ها یه وقتهایی آدم فرق نمی کنه زن با شه یا مرد ، همه چی داری خونه ، همسر، ماشین ، بچه، حتی پول ... اما یه چیزی هست که تورو از درون رنج میده نمی دونی چرا ولی فکر می کنی با دورو برت خیلی فاصله داری ،می گی می خندی شوخی می کنی حتی بعضی وقتا باهاشون گریه می کنی مثل همه می خوری می خوابی تفریح میری موسیقی گوش می کنی حتی مداحی گوش می کنی اما نه... هنوز هم یه چیزی هست که بین تو و همه خیلی فاصله ایجاد کرده . شبها تو رختخواب بیدار می شی اما هیچ کس بیدار نیست تا باهاش دردو دل کنی ! به خودت می گی چی بگم به کی بگم ؟ چی هست که بگم ! رو ز ها انگیزهایی برای کار و تلاش نداری، و یواش یواش میری سراغ یه چیزی که خیلی بهت نزدیکه شاید بار ها در گذشته در شرایطی کل وجودش را هم انکار کرده باشی اما درست در همین خلوت ها و تنهایی ها است که وجودش را احساس می کنی و خودت را بهش نزدیک می کنی .با دیدن طبیعت و هر چیزی که در اطرافت هست ولی صدا نداره احساس می کنی تو می توانی صدایش را بشنوی و می فهمی توخیلی با دیگران فرق داری خیلی با دیگران فاصله داری گر چه همه چیزت مثل دیگران است اما نه... فکر می کنی که با دیگران خیلی فرق داری همه ی ما مثل تو هستیم و به هم نیاز داریم زندگی فقط همه این چیزهایی که داریم نیست زندگی همدلی و هم زبونی هست اگه دنبال خدا هستیم خدا در کنار ما قرار داره ،دوست داشتن و هم صدا شدن اولین درس خدا شناسیه، اگه دیگران را دوست داشته باشیم دیگران هم تو را دوست دارند اگه برای کمک به مشکل دیگران شبها صدای دلشون رو بشنوی دیگران هم صدای شبهای تو را می شنوند و حتی اگه کسی در کنار تو نباشه یه جایی هست که درست در همان زمان داره به تو فکر می کنه و دلش برای تو می تپد. فاصله ای وجود نداره هرچی هست حس خودمونه حس تنهایی و بی کسی از خودمون که دور بشیم فکر می کنیم از دیگران دور شدیم ، وقتی از خودمون دور شدیم که یه بچه کنار خیابون را می بینیم که داره گل می فروشه و یا شیشه ماشین پاک می کنه اما صورتمون را اخمو می کنیم که سراغ ما نیاد و یا دست به ماشینمون نزنه . وقتی از خودمون دور می شیم که به درد آدما ی اطرافمون توجه نکنیم با خودمون بگیم این مشکل خودشونه حتماً خدا می خواسته که این طوری بشن و وقتی از خودمون دور می شیم که وقتی یه آدمی در مونده گرفتار کارش بهمون می افته با خودمون می گیم بیا این رو خدا فرستاده تا خرج ما در بیاد و به اشکال مختلف می تیغیمش و وقتی از خودمون دور می شیم که فکر می کنیم این آدم که امروز کارش به ما افتاده حقشه که این هزینه رو بپردازه و باید حقمون رو ازش بگیریم. وقتی از خودمون دور می شیم که از کنار بیمارستان و یا بیماری می گذریم و برای لحظه ای فکر نمی کنیم که شاید این تن سالم ما هم دچار درد بشه و ... آره آنقدر از خودمون دور می شیم که وقتی می بینیم نزدیک ترین کسا نمون دچار مشکل شدند از خدا می پرسیم چرا؟ جواب را می بینیم و می دونیم اما باور نداریم انکارش می کنیم همین دردها یه درد دیگه میشه تو دلمون و از آدمهایی که مارو درک نمی کنند بدمون میاد می گیم چرا آنقدر فاصله بین ما و آدمها است ! اما نمی شینیم فکر کنیم چرا ما انقدر از آدما فاصله گرفتیم . در فر هنگ ما هست چیزایی که اگه بریم سراغش خیلی به ما کمک می کنه تا بهتر بفهمیم و بهتر درک کنیم . مغرور شدیم فکر می کنیم همه چیز را می فهمیم و می دانیم . از تجربه دیگران بویژه بزرگ ترها استفاده نمی کنیم فکر می کنیم خیلی قدیمی هستند . همین بر خورد روهم بچه هامون با ما دارند و و و اینا میشه فاصله ها . شاعر می گه : این جهان کوه است و فعل ما ندا باز آید این ندا ها را صدا. این که به بچه های مردم بی تفاوت باشیم بچه های ما هم مورد بی تفاوتی قرار می گیرند و اینکه به دیگران توجه نکنیم خودمان مورد بی توجهی قرار می گیریم. چند روز پیش پیامکی برای آمد بود که نوشته بود :به انگشتا نم که مینگرم یاد ت می افتم چون عزیزانم انگشت شمارند.امروز روز بخشایش و دوستی در ایران باستان است . بهترین دوستانمان را یاد آوریم. و لی خوشا به حال آن کسی که دوستان و یارانش نه به تعداد انگشتان دستانش بلکه به اندازه درازای تاریخ فر هنگ و تمدنش باشد اینکه به باستان شناسی تاریخ برویم در جای خود زیباست اما جامع شناسی امروز فاصله ها را بهتر در یابیم و به دنبال گذشته انسانیمان نباشیم امروز حیا تمان را در یابیم. تا ناچار نشویم که سفارش دهیم که روی سنگ قبر مان بنویسند : تا که بودیم نبود کسی کشت ما را غم بی هم نفسی تا که رفتیم همه یار شدند خفته بودیم همه بیدار شدند قد ر آئینه بدانیم چون که هست نه آن وقت که افتادو شکست جعفر صابری [ سه شنبه ششم دی ۱۳۹۰ ] [ 14:0 ] [ روابط عمومی دفتر آقای دکتر جعفر صابری ]
|
||
| [ طراحی : ایران اسکین ] [ Weblog Themes By : iran skin ] | ||