|
دکترجعفر صابری بیوگرافی .معرفی آثار . سوابق . فعالیتها و دست نوشته ها
| ||
|
آرامگاه شمشیری
مرحوم پدرم از روزهای بیست و چهار اسفند و کودتای آمریکایی آن روز ها می گفت و از رشا دت مردان و زنانی که آتش خشمشان را تا 1357 در دل نگاه داشتند .مردانی که کم هم نبودند، شاید شاخص ترین آنها جهان پهلوان تختی بود که بازار تهران بعد از زلزله ی بوین زهرا زیر پاهای او فرش معرفت انداخت و دستان مردم باز به یاری هموطنانشان دراز شد .اما آن جهان پهلوان که نه میزی داشت ونه اتاق کاری ،نه ماشینی و نه اسکورتی با همان دل پاک و نیت انسانی بار ها سر بلند از مردی و انسانیت پا به تشک کشتی گذاشت و صد بار بهتر از اول بیرون آمد . تختی جهان پهلوان بود و جهان پهلوان خواهد ماند گرچه حتی یک مقبره هم به نامش نیست و او را در آرامگاه خانوادگی پهلوان شمشیری به خاک سپردند. این پاداش مردی بود که دلش بسیار بزرگتر از دستانش بود و دستانش هم آنقدر باز می شد که همه ی دنیا را در خود جای می داد و در آغوش می کشید. تختی یکی از هزار بود اما نه، تختی تختی بود و هر گز مانند، نخواهد داشت. برای او چه ارزشی داشته و دارد که کجا به خاک بسپارندش اما آنچه از همه برایش مهمتر بود این بود که در خاک وطن و در آغوش این مادر عزیز آرام گیرد، ولی آیا هنوز هم باید برای دیدار او به آرامگاه شمشیری برویم و این است قدر دانی یک ملت از جهان پهلوانش؟ اما نه، تختی نمرده ، این که او در محلی گمنام دفن است مهم نیست ! مهم این است که او هیشه زنده است دهها باشگاه و ورزشگاه به یاد او و با نام او در جای جای ایران وجود دارد و همه ی مردم ایران او را با نامی درخشان می شناسند . خیابان ،بزرگراه و کوچه های زیادی با نام او زینت گرفته و پهلوان های ایران او را الگوی خود می دانند. امید است غلامرضا تختی این متن را بخواند و از روز گار شکایت نکند، تعجب نکنید ،این پاسخ غلام رضای عزیز نوه ی تختی است که برای او نوشته بود و از روزگارش در غربت گفته بود او باید بداند که پدربزرگش یک مرد بود مردی که خیلی هم مرد بود ! ( نامه ی غلام رضا تختی در همین شماره است) جعفر صابری [ یکشنبه نوزدهم دی ۱۳۸۹ ] [ 18:54 ] [ روابط عمومی دفتر آقای دکتر جعفر صابری ]
|
||
| [ طراحی : ایران اسکین ] [ Weblog Themes By : iran skin ] | ||