دکترجعفر صابری
بیوگرافی .معرفی آثار . سوابق . فعالیتها و دست نوشته ها 
لینک دوستان

 

کاروان نور!

شاید تعریف درستی  از شهید و یا جانباز و رزمنده نباشد اما چرا؟

این مهم بر می گردد به سالهای دفاع مقدس همان سالها که یک بسیجی که ترک خانه و خانواده کرده بود تا از ناموس وطن در مقابل دشمن تا دندان مسلح  با دست خالی بایستد . آن روز ها فر هنگ برخورد با یک بسیجی تعریف نشد و او وقتی به شهر خود می آمد و می دید  هستند افرادی که مزاحم خانواده و ناموس دیگران       می شوند اما در مقابل گوش زد او مردم و یا مدیران بر سرش می ریزند و .... این شد فرهنگی ماندگار . اما درست در همان روز ها یک سر باز عراقی در دور ترین شهر های عراق باید از بیشترین و بهترین بر خورد اجتماعی بر خوردار می شدند او بلکه این فر هنگ جهان است که از سر باز و رزمنده اش قدر دانی نمایند . آنقدر این فر هنگ ماند که سالها بعد از جنگ ما هنوز داریم افرادی را که نامی و نشانی از خود به یادگار نگذاشته اند و به سادگی در میان دیگر مردم جامعه زندگی می کنند بدون اینکه ادعایی داشته باشند .بیمار هستند و ناتوان رنج دیده اند و زخم خورده اند روحی خسته و دلی شکسته دارند اما هزار افسوس که گوشی برای شنیدن ندارند.به همین دلیل چیزی هم نمی گو یند نزدیک ترین افراد به آنها هم از درد ها و خاطرات و رنج هایشان بی اطلاع هستند و کم نیستند افرادی که حتی در خلوتشان هم سکوت می کنند . رزمندگانی که اگر روزگاری قرار به دادن خسارت به آنها  دستوری صادر شود هیچ  مبلغی نمی تواند تاوان لحظات سختی که بر آنها گذشت را بدهد . فر هنگی که در سالها پیش برای بعضی عوام به وجود آمد که رزمنده عاشق شهادت است و می رود که شهید شود و این را نوعی دیوانگی می دیدند نه عشق و شور وغیرت  هنوز هم هست .وقتی پای صحبت مادر و یا پدر   دو شهیدی می نشینی می گو ید وقتی   اولین فر زندم شهید شد خیلی ها ناراحت شدند و تسلیت گفتند اما دومی که شهید شد، بودند کسانی که می گفتند حتماً چیزی برایشان دارد که بچه شان را برای مردن می فرستند .

روز ها می گذشت و ما جز سکوت و درد کشیدن کاری نداشتیم هر چه به ما دادند مال خودشان ما که چیزی نخواسته ایم ما ثمره عمرمان شیره جانمان را داده ایم ما هیچی نمی خواهیم .رزمنده دیروز و استاد دانشگاه امروز می گو ید نمی دانم چه اصراری است که فر هنگ باستان شناسی جنگ را تر ویج می کنند و لی با وجود صد ها هزار رزمنده دیروز فر هنگ جا معه شناسی رزمندگان را فراموش کرده اند این که مردم و جوانان را ببرند و سنگ و خاکریز نشانشان دهند خوب خوب است اما برای سی سال دیگر نه امروز که صاحب همان سنگ و خاکریز حی و حاضر است و خودش هزاران حرف ناگفته دارد .اصل جنس اینجاست موجود و قابل تجزیه و تحلیل . ما به دنبال چه هستیم.

دوست حقوق دانی که سالهاست  در کنار کار های روز مره به بررسی خسارات واقعی هشت سال جنگ تحمیلی می پردازد  آماری وحشتناک  و لی واقعی در اختیار ما قرار داد آماری از کشور هایی که  سلاح های کشتار جمعی را در اختیار عراق قرار دادند تا هزینه واقعی خسارت های جنگی .  او ملاکش را از خسارت همان آماری قرار داده که کشور لیبی باید  بدلیل هوا پیما ربائی به آمریکا می داد و آن رقمی حدود سیصدو پنجاه میلیارد دلار بود چیزی  حدود سیصد و پنجاه هزار دلاربرای هر یک از سر نشینان .آیا یک هزارم این رقم را آمریکا بابت سر نگونی هواپیمای ایرانی در خلیج  فارس به خانواده های بازمانده داد؟

اما به تمام کشور هایی که در جنگ عراق و کویت آسیب دیدند غرامت داد یعنی از روی درامد نفتی عراق غرامت لازمه را به همه کشور های خلیج فارس داد . حتی ایران!

آیا آمار خسارت های وارده به ایران در زمان جنگ تحمیلی تنها ماشین های شکسته و آسفالت های از بین رفته است ؟ هرگز این گو نه نیست آمار خسارات وارده از همین درد های مادران شهید داده که هر هفته  به مزار فرزند شهیدشان می روند هست تا آن رزمنده که سالهاست درد می کشد ولی بعلت عزت نفسش حاظر نیست حتی خانواده اش مطلع شوند . ما در جهانی زندگی می کنیم که هر عملی را عکس العملی است و مگر می شود کنار مغز جوان 16 یا 17 ساله ای دهها بمب و موشک  منفجر شده باشد و هیچ تاثیری روی روح و روان او نداشته باشد کدام انسانی این گونه است ؟ درست است فر هنگ دینی این بزرگواران این گونه است که با ریختن اشک برای مظلومیت سیدو سالار شهدا آرام می شوند اما کدام آرامش و سکوت چرا که این درد در آنها مانده که مانده . تعریف عقلانی از جانباز  در فر هنگ لغات و ادبیات چیست ؟ آیا رزمنده ای را سراغ دارید که جانباز نباشد  ؟ شما ای صاحبان عقل و خرد و دانش  به دنبال اثبات دلایل جانبازی یک رزمنده نباشید بلکه با هزار تر فند و دستورالعمل با بکار گیری بیشترین تکنولوژی علمی روز به دنبال آن باشید که ثابت کنید این رزمنده دیروز جانباز امروز نیست .از او نخواهید که برود و از یگان خدمتی خود پرونده و مدرکی دال بر بودنش در زمان حمله بیاورد چرا که آن روز او جان بر کف با کمترین سلاح پشت کامیون ،یا علی گو یان به خطی می رفت که از هر چهار صد نفر دوستش تنها چهل نفر باز می گشتند . کدام منطق و عقل این را می تواند تجزیه و تحلیل کند . ایام ایام شهادت مادر تمام شهدا و رزمندگان و جانبازان است و اگر این درد ها و گفته ها را آنها به مادرشان نگو یند به که باید بگو یند اینها نه گله بلکه درد دل است. درد دل دخترک کودکی که زمان جنگ دو یا سه سالش بودو زیر بار هزاران تن مواد شیمیایی جوانیش را از دست داده ،کدام منطق می تواند بگو ید او خودش عاشق شهادت بوده کدام منطق می گو ید جوان رزمنده آرزویی برای بازگشت پیروز مندانه و زندگی سالم سالها کنار خانواده اش را نداشته ؟ این چه استدلال عقلانی است که جماعتی داشته و دارند .شهادت اوج ،یک ایثار بود که همه رزمندگان با داشتن بینشی درست و عقلانی بدان پا در راه دفاع از ایران گذارده بودند .همانگو نه که سالار شهیدشان این را می دانست و رفت .

جعفر صابری

[ دوشنبه نوزدهم اردیبهشت ۱۳۹۰ ] [ 20:26 ] [ روابط عمومی دفتر آقای دکتر جعفر صابری ]

.: Weblog Themes By Iran Skin :.

درباره وبلاگ

معرفی: جعفر صابري

متولد بیست و یکم آذر ماه هزارو سیصدو چهل شش هجری شمسی مصادف با دوازدهم دسامر 1967 میلادی در حوزه 2 زنجان (شهر ابهر)، فارغ التحصيل رشته هاي ساختمان .سينما . مديريت دولتي و علوم ارتباطات و روابط بین الملل ,روانشناسی و عکاسی ،مدرس ،محقق، تهیه کننده و کار گردن ،مخترع و کار آفرین ...
بعلت شغل پدر كه نظامي بود كودكي و نوجواني را در شهرهاي مختلفي به سر برد. سن  بلوع وي كه همزمان با انقلاب اسلامي در ايران بود در شهر دامغان سپري شد وي مي گويد:

قوره نشوده مویز شدیم.

با شروع حركتهاي انقلابي وي فعاليت نوشتاري خود را شروع كرد و در سال 58 اولين مجله خود را تحت عنوان پيام طالقاني به چاپ رساند. فعاليت تئاتر وي از سال 56 آغاز شده بود ولي 58 اوج گرفت در سال 1362 با عظيمتي به تهران  گروه هنری میثاق را راه انداخت و با دوستان هم سن وسال خود به کمک کمیته فرهنگی جهاد سازندگی که آن روز ها هنوز وزارت خانه نشده بود راهی مناطق جنگی شد و برای رزمندگان تئاتر و موسیقی اجراء می نمودند.
در سال 1365 فعالیت فرهنگی خود را در سپاه پاسداران  به عنوان پاسدار افتخاری (برای سربازی)ادامه دادوی خیلی زود متوجه شد که با روحیه وی سازکار نیست و بعنوان بسیجی کار فرهنگی را دنبال کرد. پس از جنگ وی تحصیل را دنبال کرد و درآموزش و پرورش هم معلم پرورشی بود. فعالیت های پرورشی و هنری برای کودکان و نوجوانان وی بعنوان مدیر هنرستان چند سالی خدمت کرد و سپس برای تحقیق و مطالع بیشتر شغل های اداری را ترک کرد.
فعالیت مطبوعاتی وی از سال 1357 آغاز و تاکنون ادامه دارد.
سایر فعالیتها و تالیفات استاد صابری  در  قسمت انتهایی همین وبلاگ آمده است ضمن آنکه بد ندیدم تا تعدای از دست نوشتهای دکتر صابری را در این وبلاگ جهت آشنای بیشتر شما درج نمایم .
                                                                        با تشکر از شما بازدید کننده محترم    
    
امکانات وب