دکترجعفر صابری
بیوگرافی .معرفی آثار . سوابق . فعالیتها و دست نوشته ها 
لینک دوستان

سینما  فردین!

 راستش ما هم که بچه بودیم از طرف مدرسه سینما می رفتیم .  اردو میرفتیم   ،شیطونی می کردیم و خلاصه خوب بود اما خیلی چیزا فرق میکرد مثلاً  هفت صبح  باید مدرسه بودیم و ورزش صبحگاهی داشتی و تا 12 مدرسه بودیم و بعد از ظهر ها هم باز میرفتیم مدرسه  دو شیفت باید درس می خوندیم . و سینما هم نیم بها بود برای ما و سالی یک بار  پنج شنبه عصر که مدرسه شورای معلما یا  خانواده بود میرفتیم سینما . راستش بیشتر وقتا در مدرسه  تاتر یا فیلم پخش می شد و خود بچه ها کار های سرود و نمایشنامه داشتن . خانواده ها هم برای بازدید می آمدن با لباسهای کاملاً رسمی و حتی از شورای محله هم  می آمدند.  آزمایشگاه هم داشتیم و همین طور کار گاه و لی خیلی رسمی بود  همه چی رسمی بود .درس، معلم و کتاب .  هر فیلمی ، ما  رو نمی بردند، حتی تو خانه هم هر فیلمی را نمی شد دید و  بعضی از سریالها برای ما ممنوع بود . دیدن فیلمهای فردین آزاد بود اما همشون نه ... اولین بار که سینما رفتیم فیلم نعمت نفتی بود و داستان نعمت نفتی که جوانی بود که پدرش او را رها کرده بود و او با سختی سعی کرده بود درس بخواند و کار کند و سرنجام موفق شده بود  و مادرش را هم خودش نگه داشته بود... این داستان فیلمی بود که ما بعنوان دانش آموز حق داشتیم ببینیم . اما این روز ها بچه ها شکر خدا زیاد اردو میرن و سینما  هم میرن  اما سئوال این است آیا دیدن هر فیلمی برای آنها مناسب است . آیا بردن بچه ها  به سینما در زمان درس و مشق درست است . آیا حالا که نه تنها  زمان تحصیل از دو شیفت به یک شیفت آن هم از هشت صبح تا 12 شده و پنج  شنبه ها هم تعطیل است کاری درست  می باشد . آیا شایسته نیست بجای  سینما به نمایشگاه و یا اردو های علمی برده شوند  تا خلا نبود آزمایشگاه و کار گاه را بشود  پوشاند . حالا که  انواع رسانه ها از سینما تا ماهواره و غیره وجود دارد و هفت کانال تلویزیونی هم هست  بردن بچه ها به سینما آن هم فیلمی خانوادگی و ... آیا شایسته است .؟

بی شک دلایل بسیاری وجود خواهد داشت که اینگونه اقدامات را می تواند منطقی و درست جلوه گر نمود، اما  در ترازوی منطق و عقل کفه ی درستی یا غلطی کار با هم یکسان نخواهد بود . مشکل غالب خانواده ها این است که نمی توانند  با این گونه فعالیت ها  برخورد نمایند و غالباً تصمیم از طرف  فرد یا افرادی گرفته شده که نمی توان با آنها بحث کرد . و چاره ای جز پذیرش موضوع نیست . از طرف دیگر عد م پذیرش والدین  انعکاس نا  معقولی  خواهد داشت که  این هم جای تاسف دارد.

در هر صورت امید است مسئولین محترم آموزش و پرورش کمی بیشتر به این گونه برنامه های تفریحی و رفاهی  نسل آینده توجه نمایند . ای کاش کمی هم به سلامتی و ورزش کودکان و نوجوانان می اندیشیدیم و  زمان بیشتری به این مهم اختصاص می دادیم.

بنا بر روايت هاي اسلامي، انسان از همان كودكي، شايسته و آماده تربيت پذيري است. با توجه به آموزه هاي اسلامي، با پرورش توانايي و استعدادهاي كودكان، مي توان آنها را تربيت كرد و به شيوه زندگي آنها جهت داد. در بيان اهميت تعليم و تربيت، همين سخن حضرت علي (ع) بس كه مي فرمايد: «صفحه دل نوجوان، زمين مستعدي است كه هيچ گياهي در آن نروبيده و آماده هر نوع بذر افشاني است.» (1) با توجه به سخن حضرت، هر انساني با تعليم و آموزش، به كمال و كارايي لازم دست مي يابد و اين بستگي به آن دارد كه تا چه حد در كودكي و نوجواني، از پرتو تعليم و تربيت بهره مند شده باشد.
هرانساني با استفاده از توانايي بالقوه خود و با امكاناتي كه دراختيار دارد، در پرتو تربيت اسلامي، مي تواند حقيقت وجودي خود را بشناسد و با شناخت ارزش از ضد ارزش ها، به كمال معنوي برسد. بر اين اساس، آموزش و تعليم؛ يعني هر نوع فعاليت براي ايجاد تغييري مثبت در جهت تكامل و ادراك افراد.(2)
آموزش و پرورش، نوعي سرمايه گذاري است؛ زيرا به طور مستقيم، در تحول و بيشرفت ديگر نهادهاي اجتماعي نقش بنيادي و زمينه ساز دارد. بنابراين، ضعف و قوت اين نهاد به ضعف يا پيشرفت ديگر نهادهاي اجتماعي مي انجامد. براي سازندگي، راهي مناسب تر از توجه به امر تعليم و تربيت وجود ندارد. صاحب نظران، آموزش و پرورش را نوعي «سرمايه گذاري افزوده» مي دانند؛ يعني هر هزينه براي دانش آموز، سودي چند برابر مي دهد.(3) امام خميني(ره) در اين باره مي فرمايند: «اكنون بر معلمان متعهد است كه با كوشش خود، جواناني را تحويل دانشگاه دهند كه با آگاهي از انحرافات گذشته دانشگاه، بر فرهنگ غني و مستقل اسلامي ايران تكيه كنند! بر اساتيد متعهد است كه جواني متعهد نسبت به مصالح كشور و آگاه به اهداف اسلام تحويل جامعه دهند!» (4)
پيام امام خميني(ره) به دستگاه هاي آموزشي كشور
«بايد دستگاه هاي آموزشي و دلسوز، براي نجات كشور، اهميت ويژه اي در حفظ نوپايان و جوانان عزيزي كه استقلال و آزادي كشور، در آينده منوط به تربيت صحيح آنان است، قائل باشند. و نيز از اين روست كه نقش معلمان و اساتيد در تربيت و تهذيب دانش آموزان و دانشجويان، به عنوان اساسي ترين و مؤثرترين نقش مطرح مي گردد». (5)
امام خميني(ره) در سخني ديگر مي فرمايند: «سرنوشت يك كشور و يك ملت و يك نظام، بعد از توده هاي مردم، در دست طبقه تحصيل كرده است و هدف بزرگ استعمار نو، به دست گرفتن مراكز اين قشر بوده است».(6)
كلام امام خميني (ره) درباره اهميت دانش اندوزي (7)
دانشمندان فردا: «اين كودك ها، اميد آتيه مملكت ما هستند و از اين كودك هاي امروز، انسان ها و دانشمندان فردا درست مي شود. اينها هستند كه در آتيه، مملكت ما را اداره مي كنند و پس از ما اينها بايد استقلال مملكت و آزادي را حفظ كنند».
علم و اخلاق: «اكنون، به عنوان پدر پيري شما عزيزان را نصيحت مي كنم درتحصيل علم و فرا گرفتن دانش و اخلاق و كردار نيكو كوشا باشيد كه افراد متعهد و سودمندي براي اسلام بزرگ و ميهن عزيزتان باشيد! خداوند يار و نگهدارتان باشد!»
علم و عمل: «با اراده و عزم راسخ خود، به طرف علم و عمل و كسب دانش و بينش حركت نماييد كه زندگي، زير چتر علم و آگاهي آنقدر شيرين و انس با كتاب و قلم و اندوخته ها آنقدر خاطره آفرين و پايدار است كه همه تلخي ها و ناكامي هاي ديگر را از ياد مي برد».
جديت در علم آموزي: «عزيزانم!...تقوا و پاك دامني را پيشه كنيد و نظم را در زندگي و تمام مراحل آن حكم فرما سازيد و با جديت، به تحصيل علوم، كسب معارف و بهره وري از استعدادهاي الهي خود بپردازيد!»
راه طولاني علم آموزي: «بشريت، با همه پيشرفت هايش درعلوم و فنون، در گهواره طفوليت دانش است و تا رسيدن به بلوغ كامل، راه طولاني در پيش است».

رابطه مهارت هاي تحصيلي با مهارت هاي زندگي
 

آدمي در مسير تكامل خود صاحب منابع و وسايلي براي زندگي مؤثر است. او مي تواند خود را در زمان حال بسنجد و گذشته و آينده را از راه به ياد آوردن و پيش بيني وقايع تجربه كند. خداوند متعال نيز آدمي را آگاه و مسئول آفريده است تا بتواند به كمك آگاهي هاي خود، انتخاب كند. همچنين، مسئوليت رفتارهاي نهان و آشكار خود را بپذيردو توانايي پاسخ گويي مناسب به محرك هاي دروني و بيروني خود را داشته باشد. انسان بايد به عنوان موجودي متكامل شامل جسم، هيجانات، افكار، احساسات و ادراكات، در محيطي مناسب به منظور اصلاح و تعادل رفتار خود بكوشد و خود را به شكوفايي برساند.(8)
مهارت هاي زندگي، مجموعه اي از توانايي هاست كه زمينه سازگاري و رفتار مثبت و مفيد را فراهم مي آورد. به كمك اين توانايي ها، فرد مي تواند مسئوليت هاي اجتماعي خود را بپذيرد. همچنين، بدون آسيب رساندن به خود و ديگران، با خواست ها، انتظارها و مشكلات روزانه، به ويژه در روابط انساني به شكل مؤثري روبه رو شود. (9)
شخصي كه در دوران تحصيل خود، مهارت هاي زندگي را مي آموزد و از آنها درارتباط با ديگران استفاده مي كند، موفقيت هايي به دست مي آورد كه برخي از آنها عبارتند از:
1. قدرت تحمل در برابر عقايد گوناگون و احساس امنيت در برابر گفتار ديگران. فرد چنين مهارتي را مدرسه به دست آورده و با تعامل با آموزگاران و دانش آموزان، به توانايي و مهارت برخورد با آنها دست يافته است.
2. انجام دادن به موقع كارها با توجه به شرايط زماني و مكاني. فرد اين نظم و هشياري را نيز در مدرسه به دست آورده است.
3.برنامه ريزي و كوشش در انجام دادن كارهاي مفيد و دوري از هركار بي فايده. فرد در امتحانات پايان سال مديريت زمان و استفاده از فرصت هاي محدود را براي پيروزي در امور آموخته است.
4. راز داري و مهار كردن گفتار. فردي كه در مدرسه با افراد گوناگون در تعامل بوده، رفتارهاي شايسته را در اجتماع مدرسه آموخته است.
5. برداشت واقع بينانه از جهان و عبرت آموزي از وقايع گذشته چنين فردي از آثار مفيد تجربه و نقش آن در پيشرفت، به خوبي آگاه است.
6. تقويت خود پنداري و اعتماد به نفس. فرد به عنوان شخصيتي مستقل در مدرسه و دوران تحصيل، اعتماد به نفس لازم را براي انجام دادن هر كاري به دست آورده است.
7. استفاده از ظرفيت ها و كنش هاي هوش. چنين فردي خود را به خوبي در مدرسه شناخته و تحليل كرده است. بنابراين، از ظرفيت هاي خود آگاه است و از آنها بهره مي گيرد.
همچنين، مهارت هاي آموزشي در زندگي اجتماعي، از بروز آسيب هاي فردي جلوگيري مي كند و با ايجاد نگرش هاي اصولي و علمي درانتخاب بهترين شيوه براي انجام دادن بهتر هركاري، نقش مؤثر و مثبتي خواهد داشت.


 

پي نوشت ها :
 

1.بحارالانوار، ج 1، ص 233.
2.محمد تقي نديمي، آموزش و پرورش، تهران، 1371، ص 9.
3.روزها و رويدادها، ص 319.
4. نرم افزار صحيفه امام خميني(ره) به نقل از: صحيفه نور، ج 15، صص 160- 162.
5. همان، ص 245.
6. برگرفته از: ويژه نامه طلوع مهر، مركز پژوهش هاي اسلامي صدا و سيما.
7. برگرفته از: ويژه نامه طلوع مهر، به نقل از: صحيفه نور، ج 9، 13، 14، 15، 17، 19، 21.
8. محرم آقازاده، مقدمات مهارت هاي مطالعه و پژوهش، ص 21.
9. سيد ابوالقاسم حسيني، اصول بهداشت رواني، ص 38.
10علي اكبر سيف، روان شناسي پرورشي، صص 97- 103.
 

منبع:نشريه اشارات- شماره137

 

[ دوشنبه شانزدهم آبان ۱۳۹۰ ] [ 14:51 ] [ روابط عمومی دفتر آقای دکتر جعفر صابری ]

.: Weblog Themes By Iran Skin :.

درباره وبلاگ

معرفی: جعفر صابري

متولد بیست و یکم آذر ماه هزارو سیصدو چهل شش هجری شمسی مصادف با دوازدهم دسامر 1967 میلادی در حوزه 2 زنجان (شهر ابهر)، فارغ التحصيل رشته هاي ساختمان .سينما . مديريت دولتي و علوم ارتباطات و روابط بین الملل ,روانشناسی و عکاسی ،مدرس ،محقق، تهیه کننده و کار گردن ،مخترع و کار آفرین ...
بعلت شغل پدر كه نظامي بود كودكي و نوجواني را در شهرهاي مختلفي به سر برد. سن  بلوع وي كه همزمان با انقلاب اسلامي در ايران بود در شهر دامغان سپري شد وي مي گويد:

قوره نشوده مویز شدیم.

با شروع حركتهاي انقلابي وي فعاليت نوشتاري خود را شروع كرد و در سال 58 اولين مجله خود را تحت عنوان پيام طالقاني به چاپ رساند. فعاليت تئاتر وي از سال 56 آغاز شده بود ولي 58 اوج گرفت در سال 1362 با عظيمتي به تهران  گروه هنری میثاق را راه انداخت و با دوستان هم سن وسال خود به کمک کمیته فرهنگی جهاد سازندگی که آن روز ها هنوز وزارت خانه نشده بود راهی مناطق جنگی شد و برای رزمندگان تئاتر و موسیقی اجراء می نمودند.
در سال 1365 فعالیت فرهنگی خود را در سپاه پاسداران  به عنوان پاسدار افتخاری (برای سربازی)ادامه دادوی خیلی زود متوجه شد که با روحیه وی سازکار نیست و بعنوان بسیجی کار فرهنگی را دنبال کرد. پس از جنگ وی تحصیل را دنبال کرد و درآموزش و پرورش هم معلم پرورشی بود. فعالیت های پرورشی و هنری برای کودکان و نوجوانان وی بعنوان مدیر هنرستان چند سالی خدمت کرد و سپس برای تحقیق و مطالع بیشتر شغل های اداری را ترک کرد.
فعالیت مطبوعاتی وی از سال 1357 آغاز و تاکنون ادامه دارد.
سایر فعالیتها و تالیفات استاد صابری  در  قسمت انتهایی همین وبلاگ آمده است ضمن آنکه بد ندیدم تا تعدای از دست نوشتهای دکتر صابری را در این وبلاگ جهت آشنای بیشتر شما درج نمایم .
                                                                        با تشکر از شما بازدید کننده محترم    
    
امکانات وب