دکترجعفر صابری
بیوگرافی .معرفی آثار . سوابق . فعالیتها و دست نوشته ها 
لینک دوستان

زن کجاست مرد کجاست !

یه نگاه به زندگی و اطراف خودمان بیندازیم آیا این  تمام آن چیزی است که ما از زندگی و عمرمان می خواستیم؟

بدنیا آمدیم که این گونه زندگی نماییم؟ قد بکشیم .مدرسه برویم .درس بخوانیم ازدواج کنیم بچه دار شویم و ...آخرش چی؟شاید این سئوال کمی پیچیده باشد  و در این حال پاسخی ساده داشته باشد چراکه در واقع زندگی بیش از این هم نیست اما همین زندگی که ما از آن صحبت می کنیم هر روزش 24 ساعت است و هر ساعتش شصت  دقیقه  که تماماً در اختیار شماست تا بتوانید از آن لذت ببرید و زندگی کنید .به درازای چهل ،پنجاه یا حتی صد سال...این آن چیزی است که باید به آن پاسخ دهیم .گاهی وقت ها فراموش می کنیم با انسانی که زندگی می کنیم به عنوان دوست و یا همکلاسی و یا هم اتاقی و یا همکار و یا حتی شریک زندگی عمری است با خصوصیات درست یا غلطی زندگی کرده برای نمونه از میوه ای بدش می آید و یا از کلمه ای دل خور می شود و یا ازغذایی بدش می آید و احترام به خواسته و سلیقه اش کمترین کاری است که می توانیم برای او که می شناسیمش انجام دهیم . توهین، تمسخر و ...شایسته شخصیت ما نیست .که به علایق او توهین کنیم.زندگی ما مال ماست و زندگی زیباست .می توان با کمی همت و برنامه ریزی در آن نه تنها برای خود بلکه برای دیگران نیز بهترین شرایط را بوجود آورد تا دیگران از با ما بودن لذت ببرند .کمک به دیگران و اطرافیان طوری که وجودمان ارزش داشته باشد و نبودمان حتی برای لحظه ای برای اطرافیانمان سخت و دلگیر باشد .می توان کاری کرد که جامعه و دوستان و مردم شهر و دیارمان نیز از بودن در کنار ما شاداب باشند . چرا باید چنان زندگی را به خود و دیگران سخت نماییم که از بودن در کنار ما آزرده خاطر باشند و اگر همسر یا دوست شما هستند از شما فراری باشند و سخت ترین لحظات زندگی شان با شما بودن باشد . قبول کنید این که ناچار باشید یا ناچار باشند شما را تحمل نمایند و به روی خودشان نیاورند هیچ لذتی ندارد . به دنبال این باشیم که اگر می توانیم نقاط ضعف زندگی خودمان را پیدا کنیم و به برطرف نمودن آن تلاش نماییم . از خواب و استراحتمان کم کنیم مطالعه داشته باشیم وقت بیشتری به اطرافیانمان تعلق بدهیم در گفتار و رفتارمان تغییرات کلی حاصل نماییم نه برای دوستمان و یا شریک زندگیمان، بلکه برای ترقی و رشد شخصیت خودمان، و بدانیم که این تحولات ،بی شک روی همه ی جوانب زندگیمان تغییر می گذارد . عشق را در گذشت و گذشت و صبوری در برخورد با مشکلات نشان دهیم .لقمه نانمان را با محبت تقسیم نماییم تا همه از آن بهره مند شوند . باور داشته باشیم که اگر به روشنایی چراغ همسایه بیندیشیم اطراف  خانه خودمان روشن تر خواهد شد . این روز ها فحش و ناسزا در خانواده ها زیاد شده حتی کتک زدن، گاه کودکان هم برای اثبات حقانیت خودشان رو به کتک زدن خواهر و یا برادر کوچکترشان و یا دوستانشان می نمایند این از کجا سر چشمه می گیرد جز از منش و روش  تر بیتی ما؟ این ثمره عمری است که ما در اختیار داشته ایم . روش زندگی ما اگر هر چیزی باشد به خودمان تعلق دارد تا زمانی که به دیگران آسیبی نرساند این که شما چه غذایی را دوست ندارید کاملاً شخصی است و لی این که چگونه رانندگی کنید و زباله ی داخل اتومبیلتان را از پنجره بیرون بیندازید دیگر شخصی نیست تربیت غلط شما ،یک جامعه را تهدید می کند . خاطری از  استاد زنده یاد مرحوم پرفسور حسابی هست که : یکی از دانشجویان دکتر حسابی به ایشان گفت : شما سه ترم است که مرا از این درس می اندازید . من که نمی خواهم موشک هوا کنم. می خواهم در روستایمان معلم شوم.

دکتر جواب داد : تو اگر نخواهی موشک هوا کنی و فقط بخواهی معلم شوی قبول، ولی تو نمی توانی به من قول بدهی که یکی از شاگردان تو در روستا، نخواهد موشک هوا کند.یادش گرامی و روحش شاد .

 چگونه انسانها به فر دا و فردا های حتی پس از خودشان این گونه می اندیشند و ما از لحظه لحظه زندگی خود به سادگی می گذریم . زندگی شیرین مشترک مان را که با کمی چاشنی گذشت و معرفت می توانیم شیرین کنیم ،می کنیم جهنم و به جای توهین و تمسخر یکدیگر از واژه های زیبایی که خوشبختانه در زبان شیرین فارسی هم کم نیست بهره نمی گیریم . باور بفر مایید حتی اگر طرف مقابل شما هم با این کلمات آشنایی نداشته باشد شما می توانید با بکار بردنشان او را به مرور زمان آشنا نمایید که ادب و گذشت زیباتر است. باور کنید چون خداوند ازدواج را یک قرار داد و عقد خدایی می داند جدایی و شکستن این عقد را هم ناشایست می شمارد  زمانی که این عقد و قرار داد را بستید قرار بوده که چون همان روز های اول با شیرینی همراه باشد .انشاءالله. سخنم با خواهران عزیز محترم است که کاری کنید تا همسرتان دلش بخواهد زود تر به خانه بیاید و بیشتر در خانه بماند و وقت بیشتری را با خانواده سپری نماید آن همان زندگی و زیبایی عمر است که نیمه بیشترش در ید قدرت شماست.

ارادتمند

جعفر صابری

 

[ پنجشنبه شانزدهم شهریور ۱۳۹۱ ] [ 19:6 ] [ روابط عمومی دفتر آقای دکتر جعفر صابری ]

.: Weblog Themes By Iran Skin :.

درباره وبلاگ

معرفی: جعفر صابري

متولد بیست و یکم آذر ماه هزارو سیصدو چهل شش هجری شمسی مصادف با دوازدهم دسامر 1967 میلادی در حوزه 2 زنجان (شهر ابهر)، فارغ التحصيل رشته هاي ساختمان .سينما . مديريت دولتي و علوم ارتباطات و روابط بین الملل ,روانشناسی و عکاسی ،مدرس ،محقق، تهیه کننده و کار گردن ،مخترع و کار آفرین ...
بعلت شغل پدر كه نظامي بود كودكي و نوجواني را در شهرهاي مختلفي به سر برد. سن  بلوع وي كه همزمان با انقلاب اسلامي در ايران بود در شهر دامغان سپري شد وي مي گويد:

قوره نشوده مویز شدیم.

با شروع حركتهاي انقلابي وي فعاليت نوشتاري خود را شروع كرد و در سال 58 اولين مجله خود را تحت عنوان پيام طالقاني به چاپ رساند. فعاليت تئاتر وي از سال 56 آغاز شده بود ولي 58 اوج گرفت در سال 1362 با عظيمتي به تهران  گروه هنری میثاق را راه انداخت و با دوستان هم سن وسال خود به کمک کمیته فرهنگی جهاد سازندگی که آن روز ها هنوز وزارت خانه نشده بود راهی مناطق جنگی شد و برای رزمندگان تئاتر و موسیقی اجراء می نمودند.
در سال 1365 فعالیت فرهنگی خود را در سپاه پاسداران  به عنوان پاسدار افتخاری (برای سربازی)ادامه دادوی خیلی زود متوجه شد که با روحیه وی سازکار نیست و بعنوان بسیجی کار فرهنگی را دنبال کرد. پس از جنگ وی تحصیل را دنبال کرد و درآموزش و پرورش هم معلم پرورشی بود. فعالیت های پرورشی و هنری برای کودکان و نوجوانان وی بعنوان مدیر هنرستان چند سالی خدمت کرد و سپس برای تحقیق و مطالع بیشتر شغل های اداری را ترک کرد.
فعالیت مطبوعاتی وی از سال 1357 آغاز و تاکنون ادامه دارد.
سایر فعالیتها و تالیفات استاد صابری  در  قسمت انتهایی همین وبلاگ آمده است ضمن آنکه بد ندیدم تا تعدای از دست نوشتهای دکتر صابری را در این وبلاگ جهت آشنای بیشتر شما درج نمایم .
                                                                        با تشکر از شما بازدید کننده محترم    
    
امکانات وب