دکترجعفر صابری
بیوگرافی .معرفی آثار . سوابق . فعالیتها و دست نوشته ها 
لینک دوستان

سرمقاله ۳۰۶

دیروز، ا مروز! فردا

همین دیروز بود که به خیابان ها آمدیم و گفتیم که باید از زیر بار حکومت شاهنشاهی خارج شویم و آنقدر ماندیم و فریاد کشیدیم ،مشت گره کردیم و خون دادیم تا شاه رفت...و حکومتی مردمی را بر پا کردیم...آمدند با دشمنی که تا دندان مسلح شده بود واز هر جایی برایش کمکی ارسال می شد تا بلکه آنچه بدست آورده ایم را از ما بستانند . اما ماندیم و هشت سال دفاع کردیم از آنچه که برایش به خیابان ها آمده بودیم ...خون ها ریخته شد و جوانانی چون سرو بر وجب وجب این خاک قامتشان شکسته شد تا ماندنمان با خونشان استوار تر شود انقدر که سی و چهار سال گذشت و نهال دیروز ،امروزسروی بلند شد! فتنه ها دیدیم چه یارانی از ما جدا شدند و رفتند در مقابل ما ایستادند و چه دستانی که از آستین خودی بر قامت ما دشنه زد.چه تاریکی ها که برسر مان کشاندند و می کشند تا از دیدار آفتاب محروممان کنند اما خورشید تابید از بلندای کوه سربلند البرز و آب کرد برف نشسته شده از سرمای دیروز را با حرارت و گرمایش امروز ...حربه ها کارساز نبود و اندیشه هایشان کودکانه هر روز رنگ می باخت وگرمای وجود فرد فرد مان چنان آتشی بود ه و هست که اسپند سوزان را طلب می کند...تا نگاه شومشان از ما بدور ماند...

امروز ما ایستاده ایم به درازای تاریخ به بلندای ا لبرز و به پهنای زاگرس، ما ایستاده ایم در هر قدم شانه به شانه بدور از هر رنگ و زبان و گویش دوش در دوش چون سدی بلند و سترگ ...تا از تیر هایشان با سینه ی بازمان استقبال کنیم .امروز ما با دانش،بینش ، روش و منش خود آماده هستیم تا فرصت یابی کنیم از فرصت هایمان و بجنگیم با فرصت سوزی های دشمنانمان ...امروز ما ایستاده ایم تا بیاموزیم آنچه آموخته ایم از دیروز و امروز به نسل فردا ...

و فردا سپِیده می تابد بیش از آنکه امروز تابیده ...فردا روز ماست همان گونه که امروز از پس فردا آمد همان فردایی که ما دیروز نگرانش بودیم فردایی خواهد آمد همان فر دایی که ...

چو فردا براید بلند آفتاب ، من و گرز و میدان و افراسیاب

تنها بدان شرط که امروز را با اندیشه و بینش ورق بزنیم...

 

جعفر صابری

 

 

[ چهارشنبه بیست و دوم خرداد ۱۳۹۲ ] [ 17:41 ] [ روابط عمومی دفتر آقای دکتر جعفر صابری ]

.: Weblog Themes By Iran Skin :.

درباره وبلاگ

معرفی: جعفر صابري

متولد بیست و یکم آذر ماه هزارو سیصدو چهل شش هجری شمسی مصادف با دوازدهم دسامر 1967 میلادی در حوزه 2 زنجان (شهر ابهر)، فارغ التحصيل رشته هاي ساختمان .سينما . مديريت دولتي و علوم ارتباطات و روابط بین الملل ,روانشناسی و عکاسی ،مدرس ،محقق، تهیه کننده و کار گردن ،مخترع و کار آفرین ...
بعلت شغل پدر كه نظامي بود كودكي و نوجواني را در شهرهاي مختلفي به سر برد. سن  بلوع وي كه همزمان با انقلاب اسلامي در ايران بود در شهر دامغان سپري شد وي مي گويد:

قوره نشوده مویز شدیم.

با شروع حركتهاي انقلابي وي فعاليت نوشتاري خود را شروع كرد و در سال 58 اولين مجله خود را تحت عنوان پيام طالقاني به چاپ رساند. فعاليت تئاتر وي از سال 56 آغاز شده بود ولي 58 اوج گرفت در سال 1362 با عظيمتي به تهران  گروه هنری میثاق را راه انداخت و با دوستان هم سن وسال خود به کمک کمیته فرهنگی جهاد سازندگی که آن روز ها هنوز وزارت خانه نشده بود راهی مناطق جنگی شد و برای رزمندگان تئاتر و موسیقی اجراء می نمودند.
در سال 1365 فعالیت فرهنگی خود را در سپاه پاسداران  به عنوان پاسدار افتخاری (برای سربازی)ادامه دادوی خیلی زود متوجه شد که با روحیه وی سازکار نیست و بعنوان بسیجی کار فرهنگی را دنبال کرد. پس از جنگ وی تحصیل را دنبال کرد و درآموزش و پرورش هم معلم پرورشی بود. فعالیت های پرورشی و هنری برای کودکان و نوجوانان وی بعنوان مدیر هنرستان چند سالی خدمت کرد و سپس برای تحقیق و مطالع بیشتر شغل های اداری را ترک کرد.
فعالیت مطبوعاتی وی از سال 1357 آغاز و تاکنون ادامه دارد.
سایر فعالیتها و تالیفات استاد صابری  در  قسمت انتهایی همین وبلاگ آمده است ضمن آنکه بد ندیدم تا تعدای از دست نوشتهای دکتر صابری را در این وبلاگ جهت آشنای بیشتر شما درج نمایم .
                                                                        با تشکر از شما بازدید کننده محترم    
    
امکانات وب