دکترجعفر صابری
بیوگرافی .معرفی آثار . سوابق . فعالیتها و دست نوشته ها 
لینک دوستان

 

بيست سي ميليون خرج كنم !

 

با ناراحتي گفتم بارآخرتان باشد كه روزنامه اتاق مرا بر مي داريد تا من نخوندم از اتاقم بيرون نبريدو بدون اينكه به تيتر هاي آن توجه كنم آن را پرت كردم كنار ميزم و....درست ديده بودم  خدايا خودش بود مرحوم حاج حسن....الله اكبر روي صفحه اول روزنامه اعلاميه بزرگي از مرحوم حاج حسن ....به چاپ رسيده بود.كه قبل از هر چيز دو موضوع يك  قيمت آگهي ودوم نام افرادي كه زير آگهي با خط سبز نامشان آمده بود نظرم را جلب كرد.

حاج حسن از دوستان هيات ما بود وچيزي حدود چهارده سالي بود كه من هر  صبح جمعه او را مي ديدم .آخرين بار كه با دوستان براي ملاقاتش رفتيم منزلشان حالش زياد خوب نبود، گر چه خدا بيامرز اهل خير بود و همواره در امور خير پيش قدم بود ولي دلش هميشه بيمار بود، بغض قريبي داشت.بنده خدا چيزي كم نداشت شايد بيش از چند ميليارد سرمايه و املاك از خودش براي سه پسرو دو دخترش گذاشت.اما روز آخر به من و حاج جوادآقا گفت :دكترا گفتن بيست سي ميليون بايد خرج كنيم شايد يكي دو سالي بيشتر زنده بمانم. بچه ها ميگن يكي دو سال كه ارزشش را نداره بيست سي ميليون خرج كنيم. منم گفتم :ببريد خونه مي خوام تو خونم بميرم، حلالم كنيد.

حالا فكر مي كنم كم كم سه ميليون براي همين آگهي بچه هايش خرج كردن چرا؟ نمي دونم. نمي دونم دروغ حتما مي دونم شما هم مي دونيد. گاهي وقت ها به پول فكر مي كنم كه چقدر خوبه آدم داشته باشه و گاهي وقت ها به نداشتنش دل خوش مي شم.ايام ايام حجه ،خيلي ها رفتن كه حاجي بشن و خيلي ها حاجي شدن وخيلي ها آرزوي حاجي شدن دارن .خدا قسمت كنه آدم حاجي بشه!

                                                                              التماس دعا

                                                                        حاج جعفر صابري

[ یکشنبه دوازدهم اسفند ۱۳۸۶ ] [ 22:6 ] [ روابط عمومی دفتر آقای دکتر جعفر صابری ]

.: Weblog Themes By Iran Skin :.

درباره وبلاگ

معرفی: جعفر صابري

متولد بیست و یکم آذر ماه هزارو سیصدو چهل شش هجری شمسی مصادف با دوازدهم دسامر 1967 میلادی در حوزه 2 زنجان (شهر ابهر)، فارغ التحصيل رشته هاي ساختمان .سينما . مديريت دولتي و علوم ارتباطات و روابط بین الملل ,روانشناسی و عکاسی ،مدرس ،محقق، تهیه کننده و کار گردن ،مخترع و کار آفرین ...
بعلت شغل پدر كه نظامي بود كودكي و نوجواني را در شهرهاي مختلفي به سر برد. سن  بلوع وي كه همزمان با انقلاب اسلامي در ايران بود در شهر دامغان سپري شد وي مي گويد:

قوره نشوده مویز شدیم.

با شروع حركتهاي انقلابي وي فعاليت نوشتاري خود را شروع كرد و در سال 58 اولين مجله خود را تحت عنوان پيام طالقاني به چاپ رساند. فعاليت تئاتر وي از سال 56 آغاز شده بود ولي 58 اوج گرفت در سال 1362 با عظيمتي به تهران  گروه هنری میثاق را راه انداخت و با دوستان هم سن وسال خود به کمک کمیته فرهنگی جهاد سازندگی که آن روز ها هنوز وزارت خانه نشده بود راهی مناطق جنگی شد و برای رزمندگان تئاتر و موسیقی اجراء می نمودند.
در سال 1365 فعالیت فرهنگی خود را در سپاه پاسداران  به عنوان پاسدار افتخاری (برای سربازی)ادامه دادوی خیلی زود متوجه شد که با روحیه وی سازکار نیست و بعنوان بسیجی کار فرهنگی را دنبال کرد. پس از جنگ وی تحصیل را دنبال کرد و درآموزش و پرورش هم معلم پرورشی بود. فعالیت های پرورشی و هنری برای کودکان و نوجوانان وی بعنوان مدیر هنرستان چند سالی خدمت کرد و سپس برای تحقیق و مطالع بیشتر شغل های اداری را ترک کرد.
فعالیت مطبوعاتی وی از سال 1357 آغاز و تاکنون ادامه دارد.
سایر فعالیتها و تالیفات استاد صابری  در  قسمت انتهایی همین وبلاگ آمده است ضمن آنکه بد ندیدم تا تعدای از دست نوشتهای دکتر صابری را در این وبلاگ جهت آشنای بیشتر شما درج نمایم .
                                                                        با تشکر از شما بازدید کننده محترم    
    
امکانات وب