دکترجعفر صابری
بیوگرافی .معرفی آثار . سوابق . فعالیتها و دست نوشته ها 
لینک دوستان

اِفهم!

 

 

چی رو بفهم؟ چطور بفهمه این بابا اگه می خواست بفهمه تو این شصت و چند سال عمری که از خدا گرفته بود می فهمید! به خودم آمدم وبدنبال صاحب صدا گشتم مردی با محاسن سفید بود که بیشتراز هفتاد سال داشت و چهره ای نورانی با چشمانی نافذ که بعد از لحظه ای درنگ ،روی از من برگرداند و درمیان جمعیت  گم شد...دوباره برگشتم و ادامه مراسم را دیدم بر روی جسد خاک ریختند و ...در طول تمام مسیر به این فکر میکردم که تا امروز  شاهد تولد چند نفر بودم و مرگ چند نفر را دیده ام چند انسان را دید ه ام که به خاک سپرده اند و چند بار این جمله را شنیده ام که افهم...و چطور نفهمیده ام .

نفهمیده ام که کجا هستم و چرا هستم من برای چه آمده ام و برای چه باید زنده بمانم ودر این ایام فرصتی شد تا یک بار دیگر با دقت وصیت نامه حضرت سید الشهدا را به دقت بخوانم و عجبا که چقدر زیبا بیان میکند که من برای امر به معرف و نهی از منکر آمده ام . شاید خیلی از ما ندانیم که برای چه آمده ایم و باید برای چه زند ه بمانیم آیا وقتی زنده هستیم و زندگی میکنیم.این تمام علت تولد مااست؟

شاید بد نباشد که یک بار دیگر با هم این وصیت نامه را بخوانیم و بفهمیم که جز عزاداری و سینه زدن و اشک ریختن برای سید الشهدا(ع) پیام دیگری هم از ایشان می باشد که باید بدانیم شاید راهی برای بهتر شناختن ادامه زندگی ما ن را بیابیم.

وصيّت امام حسين (ع) به محمّد بن حنفيّه

در وقتي كه آن حضرت مي خواستند از مدينه منوّره به مكّه مكرّمه حركت كنند، وصيّت نامه اي نوشته و آن را به خاتم خود ممهور نمودند؛ و سپس آن را پيچيده و به برادر خود محمّدبن حنفيّه تسليم نمودند. و پس از آن با او وداع نموده و در جوف شب سوّم شعبان سنه شصت هجري با جميع اهل بيت خود به سمت مكّه رهسپارشدند. و آن وصيّت چنين است :

بِسْمِ اللَهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِيمِ. هَذَا مَا أَوْصَي بِهِ الْحُسَيْنُ بْنُ عَلِيِّ بْنِ أَبِي طَالِبٍ إلَي أَخِيهِ مُحَمَّدٍ الْمَعْرُوفِ بِابْنِ الْحَنَفِيَّه:

إنَّ الْحُسَيْنَ بْنَ عَلِيٍّ يَشْهَدُ أَنْ لاَ إلَهَ إلاَّ اللَهُ، وَحْدَهُ لاَ شَرِيكَ لَهُ. وَأَنَّ مُحَمَّدًا صَلَّي اللَهُ عَلَيْهِ وَءَالِهِ عَبْدُهُ وَرَسُولُهُ، جَآءَ بِالْحَقِّ مِنْ عِنْدِ الْحَقِّ. وَأَنَّ الْجَنَّه وَالنَّارَ حَقٌّ. وَأَنَّ السَّاعَه ءَاتِيَه لاَ رَيْبَ فِيهَا. وَأَنَّ اللَهَ يَبْعَثُ مَنْ فِي الْقُبُورِ. إنِّي لَمْ أَخْرُجْ أَشِرًا وَلاَبَطِرًا وَلاَمُفْسِدًا وَلاَظَالِمًا وَإنَّمَا خَرَجْتُ لِطَلَبِ الاْءصْلاَحِ فِي أُمَّه جَدِّي مُحَمَّدٍ صَلَّي اللَهُ عَلَيْهِ وَءَالِهِ؛ أُرِيدُ أَنْ ءَامُرَ بِالْمَعْرُوفِ وَأَنْهَي عَنِ الْمُنْكَرِ، وَأَسِيرَ بِسِيرَه جَدِّي وَسِيرَه أَبِي عَلِيِّ بْنِ أَبِي طَالِبٍ عليه السلام. فَمَنْ قَبِلَنِي بِقَبُولِ الْحَقِّ فَاللَهُ أَوْلَي بِالْحَقِّ، وَمَنْ رَدَّ عَلَيَّ هَذَا أَصْبِرُ حَتَّي يَقْضِيَ اللَهُ بَيْنِي وَبَيْنَ الْقَوْمِ بِالْحَقِّ؛ وَهُوَ خَيْرُ الْحَاكِمِينَ. وَ هَذِهِ وَصِيَّتِي إلَيْكَ يَا أَخِي ؛ وَمَا تَوْفِيقِي إلاَّ بِاللَهِ، عَلَيْهِ تَوَكَّلْتُ وَإلَيْهِ أُنِيبُ. وَالسَّلاَمُ عَلَيْكَ وَعَلَي مَنِ اتَّبَعَ الْهُدَي . وَلاَ حَوْلَ وَلاَ قُوَّه إلاَّ بِاللَهِ الْعَلِيِّ الْعَظِيمِ. 1

«بسم الله الرّحمن الرّحيم . اينست آن وصيّتي كه حسين بن عليّ بن أبي طالب به برادرش : محمّد كه معروف به ابن حنفيّه است مي نمايد:

حقّاً حسين بن عليّ گواهي مي دهد كه هيچ معبودي جز خداوند نيست ؛ اوست يگانه كه انباز و شريك ندارد. و بدرستيكه محمّد صلّي الله عليه وآله ، بنده او و فرستاده اوست كه به حقّ از جانب حقّ آمده است . و اينكه بهشت و جهنّم حقّ است ، و ساعت قيامت فرا مي رسد و در آن شكّي نيست . و اينكه خداوند تمام كساني را كه در قبرها هستند برمي انگيزاند.

من خروج نكردم از براي تفريح و تفرّج ؛ و نه از براي استكبار و بلند منشي ، و نه از براي فساد و خرابي ، و نه از براي ظلم و ستم و بيدادگري ! بلكه خروج من براي اصلاح امّت جدّم محمّد صلّي الله عليه وآله مي باشد. من مي خواهم امر به معروف نمايم ، و نهي از منكر كنم ؛ و به سيره و سنّت جدّم ، و آئين و روش پدرم عليّ بن أبي طالب عليه السّلام رفتار كنم . پس هر كه مرا بپذيرد و به قبولِ حقّ قبول كند، پس خداوند سزاوارتر است به حقّ. و هر كه مرا در اين امر ردّ كند و قبول ننمايد، پس من صبر و شكيبائي پيشه مي گيرم ، تا آنكه خداوند ميان من و ميان اين جماعت ، حكم به حقّ فرمايد؛ و اوست كه از ميان حكم كنندگان مورد اختيار است .

و اين وصيّت من است به تو اي برادر! و تأييد و توفيق من نيست مگر از جانب خدا؛ بر او توكّل كردم ، و به سوي او بازگشت مي نمايم . و سلام بر تو و بر هر كه از هدايت پيروي نمايد. و هيچ جنبش و حركتي نيست ، و هيچ قوّه و قدرتي نيست ؛ مگر به خداوند بلند مرتبه و بزرگ

منبع

کتاب لمعات الحسين ، تاليف حضرت علامه آية الله حاج سيد محمد حسين حسيني طهراني قدس سره از طريق پايگاه علوم و معارف اسلام


1- اين وصيّت را محدّث قمّي در «نفس المهموم » ص 45، از علاّمه مجلسي در «بحار الانوار» از محمّد بن أبي طالب موسوي آورده . و نيز در «ملحقات إحقاق الحقّ» ج 11، ص 602، از خوارزمي در كتاب «مقتل الحسين » ج 1، ص 188 طبع نجف آورده است . و در «مقتل علاّمه خوارزمي » ج 1، ص 188 موجود است .

 

[ پنجشنبه چهاردهم آبان ۱۳۹۴ ] [ 19:52 ] [ روابط عمومی دفتر آقای دکتر جعفر صابری ]

.: Weblog Themes By Iran Skin :.

درباره وبلاگ

معرفی: جعفر صابري

متولد بیست و یکم آذر ماه هزارو سیصدو چهل شش هجری شمسی مصادف با دوازدهم دسامر 1967 میلادی در حوزه 2 زنجان (شهر ابهر)، فارغ التحصيل رشته هاي ساختمان .سينما . مديريت دولتي و علوم ارتباطات و روابط بین الملل ,روانشناسی و عکاسی ،مدرس ،محقق، تهیه کننده و کار گردن ،مخترع و کار آفرین ...
بعلت شغل پدر كه نظامي بود كودكي و نوجواني را در شهرهاي مختلفي به سر برد. سن  بلوع وي كه همزمان با انقلاب اسلامي در ايران بود در شهر دامغان سپري شد وي مي گويد:

قوره نشوده مویز شدیم.

با شروع حركتهاي انقلابي وي فعاليت نوشتاري خود را شروع كرد و در سال 58 اولين مجله خود را تحت عنوان پيام طالقاني به چاپ رساند. فعاليت تئاتر وي از سال 56 آغاز شده بود ولي 58 اوج گرفت در سال 1362 با عظيمتي به تهران  گروه هنری میثاق را راه انداخت و با دوستان هم سن وسال خود به کمک کمیته فرهنگی جهاد سازندگی که آن روز ها هنوز وزارت خانه نشده بود راهی مناطق جنگی شد و برای رزمندگان تئاتر و موسیقی اجراء می نمودند.
در سال 1365 فعالیت فرهنگی خود را در سپاه پاسداران  به عنوان پاسدار افتخاری (برای سربازی)ادامه دادوی خیلی زود متوجه شد که با روحیه وی سازکار نیست و بعنوان بسیجی کار فرهنگی را دنبال کرد. پس از جنگ وی تحصیل را دنبال کرد و درآموزش و پرورش هم معلم پرورشی بود. فعالیت های پرورشی و هنری برای کودکان و نوجوانان وی بعنوان مدیر هنرستان چند سالی خدمت کرد و سپس برای تحقیق و مطالع بیشتر شغل های اداری را ترک کرد.
فعالیت مطبوعاتی وی از سال 1357 آغاز و تاکنون ادامه دارد.
سایر فعالیتها و تالیفات استاد صابری  در  قسمت انتهایی همین وبلاگ آمده است ضمن آنکه بد ندیدم تا تعدای از دست نوشتهای دکتر صابری را در این وبلاگ جهت آشنای بیشتر شما درج نمایم .
                                                                        با تشکر از شما بازدید کننده محترم    
    
امکانات وب