حلال خدا را حرام و حرام خدا را حلال نكنيم!‏

دوستي دارم كه سالهاست او را خوب مي شناسم مرد بزرگواروانسان شريفي است. چندي پيش براي عيد ديدني به دفترمجله آمد وبعد ازاحوال پرسي هاي دوستانه سرگله را بازكرد كه: آقا شما كه ازارباب جرايد هستيد و كارمطبوعات مي كنيد، يك مطلبي هم بنويسيد راجع به اينكه چرا حلال خدا را حرام و حرام خدا را حلال مي كنيم.

با تعجب پرسيدم: چه حلالي حرام شد و يا چه حرامي حلال شده؟

گفت: شما مثل اينكه تلويزيون نگاه نمي كنيد، يا سينما نمي رويد؟ چقدرفيلم و سريال ساخته شده كه مردهاي دو همسراختياركردن را مورد تمسخرويا ........ قرارمي دهند. مگرگناهي مرتكب شده اند؟ ناخودآگاه به ياد پنج سال پيش افتاده كه همين بزرگواربراي مشاوره به دفترمركزمشاوره آشتي آمده بود وبا دوستان مشاوربه گفت وگو نشسته بود، خوب يادم هست مشگل او اين نبود كه همسرش زن بدي است اما گله داشت كه او عصبي و دمدمي مزاج است بارها با او راجع به مسائل خانوادگي حرف زده بود اما ايشان نپذيرفته و همواره مسائل جانبي را بزرگ و به بدنه اصلي   خانواده و حتي پرورش بچه ها لطمه مي زند.او ميگفت: همسرم وقتي ناراحت مي شود قهرمي كند و حتي مدتي روابط جنسي زناشوئي را تحت تأثيراين عصبانيت قطع مي كند. او معتقد بود: با توجه به اينكه فردي با شخصيت و احترام درجامعه است نمي تواند چون جواني مست غرورجواني درخيابانها دنبال...... باشد او بايد كاري مي كرد و ازاين ناراحتي روحي و رواني مي كاست. سرانجام او با دوشيزه اي ازهمكارانش ازدواج نمود و به لطف خدا بعد از 5 سال هم اكنون داراي يك فرزند پسرهم هست كه از همسردومش خدا به او داده و جالب اينكه همسراولش هم خيلي بهترازگذشته شده است. او راضي بود گرچه من به نمايندگي همسراولش مي گويم كه قطعاً همسراول راضي نيست اما وقتي خوب به جريان توجه مي كنيم مي بينيم كم نيستن اين گونه افراد، پس ازمطرح كردن اين موضوع براي سه مقاله شماره جديد يكي ازهمكاران مجله اي را آورد كه خبري يا بهتربگويم مقاله اي درآن به جاپ رسيده بود كه يك سايت كامپيوتري را كه كارصيغه و ازدواج موقت را مي كرد معرفي مي نمود. و حالا اينكه چه چيزهائي نوشته شده بود بماند: اما به واقع بودن مطالبي كه واقعاً قابل تامل و دقت فراوان بود.

آنچه پرواضح است شايد درنگاه اول اين موضوع زياد خوشايند نباشد اما واقعيت اجتماعي، و حقيقتي است كه به هرحال اسلام به سمت تحكيم خانواده به آن توجه داشته و حلال نموده لذا بهتراست عزيزاني كه سعي درمطرح نمودن هنجارو يا ناهنجارهاي اجتماعي را دارند به موضوعات ديگري توجه كنند كه به واقع بسيارمخرب ترازاين موضوع هستند، چرا كه اگرامروزبه اين گونه موارد توجه نمايند چه بسا فردا به اين موضوع كه چرا نمازظهررا عصرنخوانيم و يا نمي شود نمازصبح را با نمازظهربخوانيم هم توجه مي كنند. و دليلش را هم اين مي گذارند كه مهم نمازخواندن است چرا بايد صبح زود از بسترگرم خانواده جدا و به نمازايستاد!

                                                                                   التماس دعا

                                                                                 جعفرصابري     ‏