دکترجعفر صابری
بیوگرافی .معرفی آثار . سوابق . فعالیتها و دست نوشته ها 
لینک دوستان

كاش بودم چون كتاب افتاده در كنجي خموش
تا نگردد روبرو جز مردم دانا مرا

 

وای اگه خون سیاوش دامن شب رو بگیره ...

 

 

یک بار دیگه بعد از سه سال فرصتی شد تا با آقای جعفر صابری مدیر عامل موسسه فر هنگی هنری آشتی و صاحب امتیاز هفته نامه همسربه بهانه تولدش در 21 آذر ماه  به گفت و گو بنشینیم و از نظرات و پیشنهاد هایش در باره فعالیت های موسسسه و هفته نامه سئوال  کنیم...

 

 

 

آقای صابری چه خبر؟

سلامتی شکر هستیم و  بودن ما خاریست به چشم دشمنانمان شکر!

از موسسه برایمان بگوئید ؟

شکر انتشارات تعطیل است  و هنوز دلیل تعطیلیش را نمی دانیم و آموزشگاه سینمایی هنوز در حال بررسی است و دیگه چی بگم...

این روزها بیشتر مشغول چه کارهایی هستید؟

راستش  خیلی خوشحالم این دوسه سال گذشته حسابی دنبال کارهای تحقیقاتی بوده و هستم از مدیریت  پژوهش  تعاونی مطبوعات کشور گرفته  تا بررسی مسائل سینمایی کشور و ایجاد چند سایت خبر رسانی و تحقیقاتی برای بهبود سینما و مطبوعات و یک سری کارهای انتشاراتی هم انجام دادم شکر خدا هنوز با سازمان هلال احمر و خد مات داوطلبان دل خوش هستم و اما امور خیریه بر قراره و انسان های با صفا هنوز دستانشون قوت دهندی دستانمان هست همین شکر...

از سیاست چه خبر؟

بعد از انتخابات خرداد  هیچی ،ساکتیم  راستش امسال ترجیح دادم دنبال هیچ کس نباشم  ناظر صندوق بودم و همه چی آرام  بود و خوب،

از  ته دل با کی بودید ؟

 راستش چی بگم یه سر به جلیلی زدیم  و ستاد عارف خیلی ساکت اما باصفا بود سعی کردم یه کاری بکنم  ولی ... همین ...

از آمدن آقای روحانی خوشحال هستید؟

چی بگم  ، سیاسی حرف نزنیم بهتره ،خدا انشاءالله  به هرکسی به این ملت خدمت می کنه توفیق بده من بلد نیستم  چاپلوسی کنم و  الکی بگم که کی خوبه  و من با کی بودم  و یا هستم ،همه خوبند اگر نبودند که برای خدمت به ملت نامزد و یا تائید نمیشدند، من بیشتر  به شورای شهر تهران توجه داشتم و شکر خدا از هشت نامزد ی که  موسسه آشتی  کارهای تبلیغاتیشان را انجام می داد سه نفر وارد شورای شهر شدند.

خوشحال هستید؟

 البته ولی هنوز فرصت نشده که مستقیم بهشون تبریک بگم.

 

چه کسانی  بودند؟ حالا بگین؟

آقایان مرتضی طلائی ، هادی ساعی و عزیز دلم عباس  جدیدی که از همین جا بهشون تبریک می گویم.

خوشحال هستید عباس  جدیدی عضو شورای شهر شده؟

البته هم دوستش دارم  و هم پسر  عمه ام است از خانواده و خونم می باشد  و می دونم جداً دلش می خواد یه کاری برای شهرش بکنه! و امید وارم بتونه...

حرف دیگه ای دارید که زدنش براتون مهم باشه ؟

راستش خیلی حرف دارم اما گاهی سکوت سرشار از نا گفتنی ها است همینقدر بگم که امسال زمستون خیلی سردی روبرو مون هست ،  چند جای این مملکت مردم بلا دیدند سرما و بی خانمانی رنجشان میدهد، هنوز هموطنان ما در آذربایجان که زلزله آمده در رنج هستند و کو دکان و زنان آواره سوریه در لبنان و ترکیه در رنج هستند  نمی دونم تا حالا دستهای کوچک یه بچه که داره از سرما می سوزه را دیدید یا نه ؟ در جای جای این جهان متاسفانه کم نیستند انسانهایی که در رنج و درد زندگی می کنند رنج و دردی که بیست درصد مردم جهان برای هشتاد درصد دیگه بوجود آوردند.  خیلی چاق شده بودم از خودم خجالت کشیدم   که راحت مینشینم و سیر پا سفره می خورم  کم کردم اما نمی شه کاری کرد راستش ملت شریف ایران دلشون می خواد برای  دیگران کاری کنند اما هم خودشون گرفتارند و هم مدعیان حقوق بشر  اجازه نمیدهند ...مردم ایران هزار تا مشکل دارند اما هنوز خیلی انسان هستند و  دلسوزند. خدا انشاءالله به همشون  توفیق و لیاقت بده من به نوبه ی خودم دستاشون را می بوسم. و آرزوی روزهای خوب و سرشار از شادی و سلامت  برای مردم کشورم و همه ی مردم دنیا دارم.امید وارم ویروس دروغ و حرام خوری ازآنها همیشه دور باشه،برای  خانواده  و همکارانم هم آرزو می کنم که بیشتر از گذشته را بتوانند من راتحمل کنند  و دوستم داشته باشند! و میگم:

وای اگه خون سیاوش دامن شب رو بگیره .

 

گزارشگر و عکاس :محمود رضا آشتیانی پور

 

 

 

خبری از  شرکت تعاونی مطبوعات کشور

 

عصر روز 14 آذر ماه سال جاری شرکت تعاونی مطبوعات کشور شاهد برگزاری انتخابات هیئت مدیره و بازرسین بود و به ترتیب آقایان :بهبهانی-حلت – خطیب–موسوی – مدنی – صابری وآذرنگار  بعنوان اعضای هیئت مدیره انتخاب شدند و همچنین آقایان ملاسعیدی  ،پیمان و رضا زاده نیز بعنوان بازرسین شرکت تعاونی مطبوعات کشور انتخاب شدند .اما در حاشیه این انتخابات حرکت زیبا و شایسته ای که توسط تنی چند از اعضاء صورت گرفت قدردانی از دو تن از اعضای قبلی هیئت مدیره و همچنین برگزاری  جشن تولد دو تن از همکاران قدیمی و اعضاء تعاونی بود که در خاطر هر یک از اعضا ء به یادگار ماند.آقایان هوشمند و برنجی از مدیران شایسته و لایق مطبوعات کشور می باشند که سالهاست به عنوان اعضای شرکت تعاونی همواره در کنار دوستان و دیگر مدیران بوده اند ،امید است همبستگی و همکاری مدیران این نهاد  که در نوع خود کم نظیر است همواره ادامه یابد و سرمشق دیگر تعاونی ها و نهاد ها باشد.

[ شنبه سی ام آذر ۱۳۹۲ ] [ 17:51 ] [ روابط عمومی دفتر آقای دکتر جعفر صابری ]

به دهکده ما خوش آمدید

دو روز مانده به پایان عمرش تازه فهمید که هیچ زندگی نکرده ....

تقویمش پر شده بود و تنها دو روز خط نخورده بود ،پریشان شد و آشفته و عصبانی نزد خدا رفت تا روزهای بیشتری از خدا بگیرد !

داد زد بد و بیراه گفت خدا سکوت کرد .

آسمان و زمین را به هم ریخت خدا سکوت کرد

جیغ زد و جنجال به راه انداخت خدا سکوت کرد

به پر و پای فرشته ها پیچید خدا سکوت کرد

دلش گرفت و با درماندگی به تلخی گریست و به سجده افتاد..

خدا سکوتش را شکست و با مهربانی گفت : تمام روز رابه  بد و بیراه گفتن و جار وجنجال از دست دادی و یک روز دیگر هم رفت تنها یک روز از عمرت باقیست بیا و لا اقل این یک روز زندگی کن ...!

لا به لای هق هق بی امان گریه اش گفت : اما خدایا فقط یک روز مانده در یک روز چه می توان کرد ؟!

و خدا پاسخ د اد : آنکه لذت یک روز زیستن را تجربه کند گویی هزار سال زیسته و آنکه امروزش را در نمی یابد هزار سال هم به کارش نمی آید...

! حالا برو زندگی کن  : آنگاه سهم یک روز زندگی را در میان دستانش ریخت و گفت

مهمترین عوامل موثر در افزایش بهره وری عبارتند از :

1- ایجاد فضای روانی مناسب

2- تجربه و سوابق مناسب برای ایفای وظایف شغلی

3- فرهنگ کار و اعتقاد کارکنان نسبت به ایفای موثر وظایف خود در سازمان

4- انگیزه ی افراد برای انجام وظایف شغلی خود در حد بهینه

5- روحیه کارکنان سازمان و خشنودی آنان از کار در سازمان

6- تعادل روانی و جسمانی کارکنان سازمان

7- مشارکت کارکنان در تصمیمات

8- نوآوری و خلاقیت و فراهم بودن محیط برای رشد خلاقیتها

9- فراهم بودن امکانات آموزشی اثر بخش در سازمان

10- اعمال مدیریت اثر بخش و کارآمد

11- نظم و انضباط در کار و اعمال مدیریت زمان در سازمان

12- میزان همکاری افراد در سازمان و علاقه به انجام کارهای گروهی

13- دانش و اطلاعات تخصصی متصدیان گوناگون مشاغل در سازمان

14- نگرش کارکنان نسبت به کار و سازمان محل کار خود

15- ماهیت کار

عوامل موثر در بهره وری نشان می دهد تنها هنگامی افراد بکار خود علاقه نشان می دهند . و انگیزش کار در آنان افزایش مییابد که فضای روانی مناسب در سازمان فراهم آمده باشد. فضای روانی مناسب میتواند روحیه کارکنان را نیز بهبود بخشد مشارکت آنان را در سازمان فراهم آورد خلاقیت و نوآوریها را بیشتر کند...

نیروی انسانی ،عامل مهم بهره وری

افزایش بهره وری در هر سازمان نیاز به تامین شرایط متعددی دارد

که مهمترین آن نیروی انسانی است

برای افزایش رضایت شغلی کارکنان می باید فضای روانی مناسب در سازمان فراهم شود.

فضای روانی مناسب روحیه کارکنان را بهبود می بخشد و مشارکت آنان در کار را فراهم می آورد . و سبب ایجادخلاقیتها و نوآوریها خواهد شد.

سئوالی که هر مدیر کارآمد وواجد صلاحیت از خود میپرسد آن است که چرا مردم کار می کنند؟

چرا کسانی که قبلا به کار خود علاقه مند بوده اند اکنون نسبت به آن دلسردی نشان می دهند؟

چرا کارمندی که در یک واحد با شوق و علاقه کار می کند و در واحد دیگر همان سازمان جز کارکنان ناموفق محسوب

می شود؟

خصوصیات یک واحد اداره یا سازمان چگونه بر انگیزش و بهره وری کارکنان اثر می گذارد؟

در پاسخ به این سئوال باید گفت مردم بدلایل مختلف کار می کنند.

طی تحقیقاتی که به مدت 7 سال با صدها کارمند و کارگر انجام شده و در سال 1382 انتشار یافته نشان می دهد که انگیزه ی افراد یک جامعه برای کار به سه دسته تقسیم می شود.

1-برای کسب در آمد و پول

2- کارکردن را دوست دارند

3- بخاطر منزلت اجتماعی کار می کنند

بدین ترتیب عوامل موثر در ارتقای بهره وری عبارتند از :

مدیریت

فن آوری تکنولوژی

سرمایه کار

و مهمتر از همه نیروی انسانی

نیروی انسانی نیز هنگامی بهره وری بهینه خواهد داشت که برای کار انگیخته شده باشد . برای تقویت انگیزه ی افراد باید محیط کار نیاز های شخصی و مسائل اقتصادی آنان مورد توجه قرار گیرد.

بخوانیم، ببخشیم، عمل کنیم

در سازمان موفق = در سازمان ناموفق

 

سازمان موفق

 

کارکنان با احساس مسئولیت و انگیزه و علاقه مندی اجرای کاررا بر عهده می گیرند.

همه فکر می کنند – مشورت می دهند مدیران تصمیم می گیرند و ابلاغ می کنند و بازتاب دریافت می کنندجریان اطلاعات دو سویه از بالا به پایین و برعکس است.

اساس روابط بر اعتماد است.

کارکنان به کار خود فکر می کنند و مدیران به کارکنان.

همه چیز کیفی است و کیفیت اهمیت دارد.

هم به امار و هم به آمال می اندیشیند.

ترکیبی از ضوابط و روابط برقرار است.

تشویق بر تنبیه و جاذبه بر دافعه غالب است.

آموزش با برنامه صورت می گیرد و یک سرمایه گذاری ضروری تلقی می شود .روابط انسانی است.

محیط کار برای کارکنان محل تولید است.

جسم و روح کارکنان در سازمان است.

کار وسیله ای برای شکوفائی جوهره انسان است. کارکنان به بلوغ کاری خود فکر می کنند . کارکنان به سازمان خود می بالند.

محیط کار زیباست و بوی عود می دهد.

از تراوشات فکری و انگیزه های قلبی کارکنان هم در کار استفاده میشود.

کارکنان لایحه (پیشنهاد ) و رایحه می سازند.

روابط و عملکرد سازمان های غیر رسمی به نفع سازمان است .

عموما کارها مطلوب انجام می شود.

افراد به اشتباه خود در کار پی می برند و مسئولیت آن را می پذیرند و همه احساس مسئولیت می کنند.

اختیار با مسئولیت تناسب دارد.

افراد جسارت اشتباه کردن به خاطر پذیرش این پدیده از طرف مدیران را دارند و نوآوری رایج است.

تاکید بر واقعیت است.

سازمان به جهش و صعود است.

احساس کارکنان از کار ،محیط کار و مدیریت بهروری است.

سازمان نا موفق

کارکنان طبق دستور با کنترل و با حربه پاداش های مادی کار می کنند.

مدیران فکر می کنند تصمیم میگیرند دستور می دهند و کنترل و نظارت می کنند.

جریان اطلاعات دو سویه از بالا به پایین و برعکس است ..اساس روابط بر بی اعتمادی است

کارکنان در همه سطوح و در هر کاری کنترل می شوند همه چیز کمی است و کمیت اهمیت دارد.

تنها به آمار می اندیشند.

ضوابط و مقررات و اجرای خشک بر آن ها حاکم است.

تنبیه بر تشویق و دافعه بر جاذبه غالب است.

آموزش اتفاقی است با برنامه انجام نمی شود . و هزینه مند ووفت گیر تلقی می شود.

روابط غیر انسانی است.

محیط کار برای کارکنان محل تبعید است.

تنها جسم انسان ها در داخل سازمان است.

کار صرفا وسیله ای برای امرار معاش است.

محل کار فقط کارگاه است و بعضا اردوگاه همه با هم در انجام کار اختلاف و تقابل دارند.

کارکنان به حقوق خود فکر فکر می کنند.

کارکنان از سازمان خود می نالند.

محیط کار بوی آلودگی و بوی دود می دهد.

تنها از نیروی دست و بازوی کارکنان در کار استفاده می شود.

کارکنان شایعه و ضایعه می سازند.

روابط و عملکرد سازمانی غیر رسمی کارکنان علیه سازمان است.

عموما کارها معیوب انجام می شود .

هیچکس مسئولیت اشتباهی را نمی پذیرد و همه دیگران را مسئول می دانند.

اختیار با مسئولیت تناسب ندارد.

افراد جرأت و جسارت اشتباه کردن ندارند و درنتیجه نوآوری تحقیق نمی یابد.

سازمان رو به کاهش سقوط است.

احساس کارکنان از کار محیط کار ومدیریت بهره دهی است.

 

[ سه شنبه بیست و ششم آذر ۱۳۹۲ ] [ 21:36 ] [ روابط عمومی دفتر آقای دکتر جعفر صابری ]

سر مقاله شماره ۳۲۸ هفته نامه همسر

 

از زن کمتر!

جوان که  بودم تو محلی زندگی می کردیم که هر وقت مردهای گردن کلفت با هم دعواشون میشد دست به چاقو میشدند و داد میزدن و فحاشی می کردن  و در میان  فریاد ها و فحاشیها  جملاتی از قبیل :از زن کمتر ،زن صفت ،اگه مردی  وایسا !بزن سبیلاتو  جاش سرخاب سفیداب بمال... واز این گونه  کلمات استفاده میشد و این خاص  مردان گردن کلفت محله ما نبود  و در جای جای کشور این گونه ادبیات استفاده میشد و جالب اینکه نه تنها در کوچه و بازار بلکه در ادبیات نوشتاری و حتی سینمایی هم این گونه گفتار به راحتی بیان می شد  و یه وقتهایی  هم متاسفانه  هنوز  می شه... گاهی وقتها در ادبیات خانگی و  شوخیهای خانوادگی و بین دوستان هم این گونه واژه ها رد وبدل می شود و از همه رایج تر  واژه  زن ذلیل است که با کمال تعجب  هر مردی که به خانواده و زندگیش احترام می گذارد  نزد دوستانش به عنوان زن ذلیل مطرح می شود... اینکه حساب و کتاب خانه دست شریک زندگی باشه و او هم مدیریت کنه همیشه بد نیست و اگه خدای ناخواسته مرد بعد از خوردن نهار و یا شام  بشقابشو بشوره آسمون به زمین نمی آد و ... من که نمی شورم!  دروغ چرا بگم شاید در طول سال  کمتر از انگشتهای دست من  و خیلی از مردهای دیگه سراغ یخچال خانه برن و کار های خانه را انجام بدهند خدا وکیلی  قیمت نان را هم نمی دانند و این نه بدان دلیل است که  ارزش خانواده را نمی دانند بلکه داستان این است که به راستی کار ها را تقسیم کرده اند  میگن کار از ما خرج از شما...حالا اگه فرصتی شد و رفتند و با اهل و عیال کیف و کفشی هم خریداری کردند بیشتر به این فکر میکنند که زودتر بخرند و برگردند  تا از همکاران و دوستان کسی آنها را نبیند.

خاطره  جالبی برایتان تعریف کنم: وقتی قرار شد  مجله همسر منتشر بشود دوره انتشاردو هفته  نامه بود ولی گاه یک و یا دو ماه طول میکشید تا ما پیش شماره ها را آماده کنیم و اهل مطبو عات قبول دارند که طرح روی جلد یکی از مهمترین دغدغه های مدیران نشریه است  برای نمونه صاحب یک  بوتیک  هر فصل یک بار ویترین  مغازاش را می چیند ولی  مطبوعاتی ها  بسته به دوره انتشارشان  ناچار هستند هر روز هر ماه و یا هر هفته  برای طرح روی جلد یا همان ویترینشان  فکر کنند و این مهم برایشان بسیار اهمیت دارد. ما نیز  بعد از اولین شماره که تصویر حرم امام رضا(ع)  را چاپ کردیم  سخت در اندیشه این بودیم که  چه تصویری روی جلد کار کنیم ،آن روز ها من مدیر هنرستان غیر انتفاعی بودم که  برای اولین بار در کشور دایر شده بود و در رشته های عکاسی و گرافیک و همچنین تصویر برداری و فیلمبرداری هنر جو داشت در میان هنر جویانمان پسر شهید نوری هم بود که سال دوم  هنرستان تحصیل می کرد یک روز که ما با هیئت تحریریه مجله ، جلسه ای برای  تعین عکس روی جلد داشتیم ، با خوشحالی آمد و گفت آقا اجازه :  من شمال کشور بودم و  از یک پیر مرد با همسرش عکس گرفتم چون اسم مجله شما همسر است من فکر کنم برای روی جلد شما مناسب است! این فکر و ایده ، ما را متحول ساخت چرا که از نگرانی طرح روی جلد ،تا ابد مارا نجات داد و دانستیم که از این پس  به معدنی بی انتها به نام خانواده و همسران دست یافته ایم و هرگز دیگر نگران تصویر روی جلد نخواهیم بود! بی خبر از آنکه خیلی از افراد سرشناس هنر مندان و یا ورزشکاران و یا... تمایلی  برای اینکه با همسرشان دیده شوند را ندارند و افراد مختلف جامعه هم  که  با همان  نظرهای زن ذلیل  و ...کمتر دوست دارند با همسرشان عکس بیندازند و روی جلد چاپ شود وای که چه سختیها کشیدیم، گر چه بعد از ما خیلی از مطبوعات  بویژه خانوادگی تصاویرهنر مندان و ورزشکاران را با همسرشان چاپ کردند امّا  آنها با خودعهد نبسته بودند که فقط زن و شوهر را چاپ کنند برای همین متنوع کار کردند و راستش خیلی سخت بوده که ما بیش از 330 شماره  عکس زن و شوهر ها را انتخاب و روی جلد کار کردیم . و این بر خاسته از همان ادبیاتی است که ابتدا عرض کردم ...و تا زمانی که این گونه ادبیات رایج جامعه باشد و اندیشه های مردم  و فرهنگ  ما این باشد که امروز هست  و ما نیمی از پیکره اصلی  جامعه را بطور کل نادیده بگیریم چه توقعی از پیشرفت و موفقیت خواهیم داشت  گاه آدم های با سواد جامعه  وقتی مجله همسر را می دهیم دستشان  میخندند و می گویند ما خیلی از زنمان خوشمان می آید که همسر هم میدهی دستمان! و این همان نکته درد آور جامعه است . زن همان مادر و خواهر وبطور کلی  تکمیل کننده  پیکره جامعه است و جای بسی تأسف دارد که در بعضی ادیان حتی به مراتب بیشتر و شدید تر از اسلام به نقش وجودی زن نگاه می شود و از کمترین حقوق حقه او هم جلوگیری می گردد. باید  به  نقش زنان  توجه شود  ،در صورتی که بی شک شخصیت و جایگاه انسانی زن و مرد یکسان است  و  کم نیستند زنانی که  از نظر قول و کار و صداقت و درستی در رفتار و کردار نه تنها  با بعضی مرد ها مساوی، بلکه سر تر هم هستند! امروزه جهان به نقش  این نیمه کامل جامعه پی برده و حال اگر در گویش و یا پوشش با بعضی فرهنگ ها و عقاید  تفاوتی وجود دارد  شایسته است که احترام متقابلی باشد وبرای حق و حقوق دیگران احترام  لازم را قائل شد..

امید وار هستیم برابری و احترام ، همواره سر لوحه  فرد فرد جوامع باشد. و در پایان این ابیات زیبا را  زنده یاد پروین  اعتصامی  تقدیم می کنم:

 

زن اگر بود از اين پيش اسير
يا كه در جامعه نادان و حقير
چون نشد تربيتش همچو رجال
بود محروم ز تحصيل كمال
حاليا دوره علم و هنر است
زن هم از علم و هنر بهره ور است
بانوانى كه به دانش سمرند
همه داراى كمال و هنرند
چون دم از عفت و ناموس زنند
بر سر بام شرف كوس زنند
دارى از سامعه روحانى
گوش كن اين سخن عرفانى
طاير آدميت راست دو بال
يك نسإ است و دگر هست رجال
اين دو بال ار كه برابر نشود
طيران هيچ ميسر نشود.

به بهانه  جریان قره کشی انتخابات جام جهانی  و ...

با احترام

جعفر صابری

[ سه شنبه بیست و ششم آذر ۱۳۹۲ ] [ 21:28 ] [ روابط عمومی دفتر آقای دکتر جعفر صابری ]

 سر مقاله شماره ۳۳۰ هفته نامه همسر

چرا نداری؟

مادرم میگه پسر جون این همه درس خوندی ،برای دولت کار کردی ،موهاتو سفید کردی پس ننه چرا نداری؟

زنم میگه همه نصف تو کار میکنن خونه دارن،ماشین آخرین مدل دارن ،ویلا دارن ،سفر خارج هم میرن پس تو چرا نداری؟

بچم میگه مگه میشه همه بابا ها دارن واسه بچشون خرج می کنن پس تو چرا نداری؟

همکارا میگن بریم بیرون ،چرا استخر نمیری ،اسمتو تو یه باشگاه بنویس ،بسه دیگه چقدر کار ول کن هی میگی ندارم ندارم!

نگات میکنن و با تعجب میگن مگه میشه نداشته باشی!

شما باشید چی میگید؟

دزد حاضر بز حاضر ! چطوری میشه آدم حقوق بگیر باشه و مقدار درآمدش معلوم باشه و بتونه همه ی شرایط و مخارج را بپوشونه...

موتور ساز محله مون صدام کرد که آقای دکتر بیا تا موتورت درست میشه یه چای پیش ما بخور...بعد درد دلش  شروع شد که این مردم درست نمی شن حتی خود من البته دور از جون شما! من یه طرح دارم آن هم اینه که اگر میدان آزادی را یک چرخ گوشت بزرگ فرض کنیم از هر طرف آدما را باید بفرستند داخل این چرخ گوشت  تا یه آدم دیگه  با یه شکل دیگه درست بشه...دوست دیگری یه جوری دیگه ای از آدما و رفتارشون دلش گرفته بود،اگر منصف باشی در خلوت خودت هم همین حس و حال را داری  ؟خجالت نکش ! با خودت رو راست باش چند بار دلت از آدمای دور و برت گرفت؟ پروفسور هشترودی استاد عزیز و ارجمند در مصاحبه ای سالها پیش در مقابل سئوال گوینده رادیو که پرسید آقای دکتر اگر شما به قدرتی  مطلق  برای تعین و تکلیف  می رسیدید چه می کردید؟ ایشان  پاسخ دادند  که تمدن را از بین می بردم ،انسان ها را به غارها منتقل می کردم  تا با آتش افروخته از سنگ  چخماق خود را گرم کنند و با چماق  از خود دفا ع نمایند .

دوست دیگری که می دانست من فارغ التحصیل رشته ساختمان هستم به شوخی می گفت شما مهندسا چی از جون آدم می خواهید؟ برج می سازید  به بلندی سیصد متر و آن بالا همواره در حرکت است  حتی نمی شه یه استکان چای خورد  و انسان آرامش ندارد! تازه هنوز تمام نشده مهندسای دیگه ای هستند که  دارند هزاران محاسبه سخت را  انجام می دهند تا برجی چند متر بلندتر از این یکی بسازند این چه مسابقه ای که میخواهید آدم ر از خاک که جای اصلیش است جدا کنید  تا حالا فکر کردید که انسان وقتی وارد زیر زمین میشه چقدر آرام می گیره و چه سکوت خوبی داره ! یادش بخیر زنده یاد سهراب سپهری که میگفت:خاک  موسیقی احساس تورا  میشنود.

و چقدر انسان نیاز به خلوت دارد امید وارم قسمت فرد فرد شما دیدار خانه خدا شود زمانی که لباس احرام به تن به دور این خلنه خشت و گلی می چرخی برای لحظه ای جز خود و خدایت هیچ نمی بینی هر چه هست حس زیبای تنهایی است و چقدر انسان نیاز به تنهایی دارد.حال این حس زیبای تنهایی را اگر می توان در سبزه زاری یا دل کوهی و حتی کویری یافت چراکه نه...

آدم دلش می خواد بقول فرنگی ها  برگرده به پست مدرنیسم که از لحاظ لغوى Post بیشتر تداوم جریانى را ثابت مى کند، و پست مدرنیسم به معناى پایان مدرنیسم نیست، بلکه نقد مدرنیسم و تداوم جریان مدرنیسم مى باشد.

این اصطلاح در زبان فارسى به فرانوگرایى، یا نوگرایى، پسامدرنیسم و فرامدرنیسم و... ترجمه شده است. از اصطلاح پسامدرنیسم در ... تاریخ ادبیات اسپانیا، پیش از جنگ جهانى اول و در تاریخ ادبى آمریکاى لاتین در سالهاى میان دو جنگ جهانى استفاده شده است.

در واقع پسامدرن بیانگر همان پرسشهاى اصلى مدرنیسم است، با این تفاوت که این بار پرسشها به گونه اى آگاهانه مطرح مى شود. دیگر اینکه مفهوم پست مدرنیسم را نباید با جامعه فرامدرن و فراصنتعى (Post - industrial society) خلط کرد. (Post - industrial society) جامعه فرا صنعتى نخستین بار بوسیله دانیل بل در کتاب او بنام (industrial society The comial of Post) در سال 1974 براى توصیف تغییرات اقتصادى و اجتماعى اواخر قرن بیستم بسط و گسترش یافت.(ادامه این مقاله در سایت جعفر صابری است) و با این چیزای که  هر روز می شنویم  ...

 

این حال دل گرفتگی از انسانهای اطراف و دوستان ،حال دیروز و امروز و فردا نیست . حتی حافظ نیز  با زبان خود حرف همان موتور ساز را می گو ید که:

سینه مالامال درد است؛ ای دریغا مرهمی

دل ز تنهایی به جان آمد، خدا را همدمی

چشم آسایش که دارد از سپهر تیزرو؟

ساقیا! جامی به من ده تا بیاسایم دمی

زیرکی را گفتم: «این احوال بین» خندید و گفت:

«صعب روزی، بوالعجب کاری، پریشان عالمی»

سوختم در چاهِ صبر از بهر آن شمع چگل

شاه ترکان فارغ است از حال ما، کو رستمی؟

در طریقِ عشقبازی امن و آسایش بلاست

ریش باد آن دل که با درد تو خواهد مرهمی

اهل کام و ناز را در کوی رندی راه نیست

ره‌روی باید، جهانْ سوزی، نه خامی بی‌غمی!

آدمی در عالم خاکی نمی‌آید به دست

عالمی دیگر بباید ساخت و از نو آدمی

خیز تا خاطر بدان ترک سمرقندی دهیم

کز نسیمش "بوی جوی مولیان آید همی"

گریه حافظ چه سنجد پیش استغنای عشق؟

کاندر این دریا نماید هفت دریا شبنمی

ارادتمند: جعفر صابری

پست مدرنیسم

 

 

از لحاظ لغوى Post بیشتر تداوم جریانى را ثابت مى کند، و پست مدرنیسم به معناى پایان مدرنیسم نیست، بلکه نقد مدرنیسم و تداوم جریان مدرنیسم مى باشد. این اصطلاح در زبان فارسى به فرانوگرایى، یا نوگرایى، پسامدرنیسم و فرامدرنیسم و... ترجمه شده است. از اصطلاح پسامدرنیسم در ...

 

تاریخ ادبیات اسپانیا، پیش از جنگ جهانى اول و در تاریخ ادبى آمریکاى لاتین در سالهاى میان دو جنگ جهانى استفاده شده است.

در واقع پسامدرن بیانگر همان پرسشهاى اصلى مدرنیسم است، با این تفاوت که این بار پرسشها به گونه اى آگاهانه مطرح مى شود. دیگر اینکه مفهوم پست مدرنیسم را نباید با جامعه فرامدرن و فراصنتعى (Post - industrial society) خلط کرد. (Post - industrial society) جامعه فرا صنعتى نخستین بار بوسیله دانیل بل در کتاب او بنام (industrial society The comial of Post) در سال 1974 براى توصیف تغییرات اقتصادى و اجتماعى اواخر قرن بیستم بسط و گسترش یافت. قبل از بررسى ویژگیهاى جامعه فراصنعتى ابتدا ویژگیهاى یک جامعه صنعتى را بیان مى نماییم. ویژگیها و خصلتهاى یک جامعه صنعتى عبارت است از:

1 - بوجود آمدن دولتهاى ملى منسجمى که از تجانس قومى و فرهنگى برخوردارند و در حول فرهنگ و زبان مشترک سازمان یافته اند؛

2 - تجارتى شدن تولید؛

3 - سیطره تولید ماشینى و سازمان یافتن تولید در کارخانه؛

4 - شهرى شدن جامعه؛

5 - رشد همگانى سواد و تحصیلات؛

6 - بکاربستن علم در کلیه عرصه هاى زندگى و عقلانى شدن تدریجى حیات اجتماعى؛

7 - برخوردار شدن مردم از حق راى و شرکت در انتخابات و نهادى شدن امور و فعالیتهاى سیاسى در حول احزاب سیاسى و جامعه فراصنتعى در اقتصاد بصورت افول تولید کالا و ساخت مصنوعات و جایگزین شدن آن بوسیله خدمات انعکاس یافته است.

از ویژگیهاى جوامع فوق صنعتى، اقتصاد مبتنى بر دانش و کارگران تحصیل کرده مى باشد که عنصر اصلى نیروى انسانى است.

همچنین مباحثى را که آلوین تافلر در مورد تحولات تکنولوژیک مطرح کرده است، نباید به عنوان بحثى در پست مدرنیسم تلقى نماییم و معناى پست مدرنیسم را بایستى بیشتر در جریانات فکرى اواخر قرن بیستم جستجو کرد. نه در تحولاتى که از لحاظ تکنولوژیک پیدا شده است که البته مفهوم عامیانه از پست مدرنیسم بعضا منجر به پیدایش چنین تلقیاتى شده است. تافلر معتقد است که جهان سه موج مدرنیزاسیون را طى کرده است و الان در آستانه موج سوم هستیم. کتاب «جابجایى در قدرت » او در مورد ساخت قدرت و دولت در موج سوم است؛ او معتقد است تضادهاى جهان معاصر ناشى از تضادهاى سه گانه موج نوسازى است و تلاش کشورها براى توسعه چیزى نیست، جز گذار از یک موج به موج دیگر. پس بحث تافلر بحث مدرنیستى است نه پست مدرنیستى.

ویژگییها و خصوصیات پست مدرنیسم

در رابطه با اینکه پست مدرنیسم چه مشخصات و ویژگیهایى دارد توافقى وجود ندارد. براى نمونه لیوتار معتقد است پست مدرن، عصر تشکیک یا مردن تعاریف منطقى است و این تشکیک بطور حتم از پیشرفت علوم حاصل شده است. براى مثال لیوتار مطرح مى کند که توجه به موسیقى راک، تماشاى برنامه هاى غربى، خوردن غذاى مک دونالد، جورابهاى ژاپنى، لباسهاى هنگ کنگى، بازیهاى تلویزیونى را مى توان در فرهنگ معاصر بیان نمود. به طور خلاصه مى توان نظریات و اندیشه سیاسى لیوتار را این گونه خلاصه نمود.

1 - به پایان رسیدن عصر ساختن تئورى یا تئوریهاى کلان در باب سیاست و جامعه.

2 - عدم دسترسى به یک تئورى مطلق گراى اخلاقى و ارزشى؛

3 - شکاکیت اخلاقى (moral skepticism) نهایتا به یک جهان اعتبارى و اعتبارگرایى ختم خواهد شد؛

4 - اهمیت فوق العاده به معنا و جهان معنان دادن و خصوصى و شخصى کردن معنا؛

و یا جمسون معتقد است عوامل پیدایش پست مدرن عبارتند از:

1 - از بین رفتن عمق و ضعفهاى نگرشى نسبت به تاریخ

2 - خمود عاطفى که در عصر پست مدرن اتفاق افتاد.

ترى ایگلتون نیز دوران پست مدرن را عصر فک استقلال ذاتى از هنرها و فنون پایه و نیز عصر از بین رفتن مرزها بین فرهنگ و جامعه سیاسى مى داند.

باید توجه داشت زمینه هایى که واژه پست مدرنیسم بکار رفته بسیار چشمگیر و در خور توجه است که مى توان به موارد زیر اشاره کرد:

1 - موزیک (استاک هازن، هالى وى، لورى آندرسن و تردیسى)

2 - هنر (ماخ، راوشن برگ و باسیلنز)

3 - رمان (بارث، بالارد و داکترو)

4 - فیلم [فیلمهاى (The wdding) ,(wenther by) و [(Body Heat)

5 - عکاسى (شرمان، لوین، پرنیس)

6 - معمارى (خبگز، بولین)

7 - ادبیات (اسپانوس، حسن، فیلور)

8 - فلسفه (لیوتار، دریدا، بادریلارد و ریچارد رورتى)

9 - انسان شناسى (کلیفورد، مارکوز و تایلر)

10 - جامعه شناسى (دنزین)

11 - جغرافى (soja)

شاید بتوان بطور فهرست وار ویژگیها و خصوصیات ذیل را براى پست مدرنیسم بیان نمود:

1 - در روانشناسى منکر فاعل عاقل و منطقى؛

2 - نفى دولت به عنوان سمبل هویت ملى

3 - نفى ساختارهاى حزب و اعمال سیاسى آنها؛ به عنوان کانالهاى یگانگى و تصورات جمعى

4 - ترفیع و ترویج نسبى بودن اخلاقیات

5 - مخالفت با قدرت یا بى اساسى دولت متمرکز

6 - مخالفت با رشد اقتصادى به بهاى ویرانى محیط زیست

7 - مخالفت با حل شدن خرده فرهنگها در فرهنگى مسلط

8 - مخالفت با نژاد پرستى

9 - مخالفت با نظارت بوروکراتیک بر تولید

10 - زیر سؤال بردن همه برداشتهاى اساسى مورد قبول اجتماع؛

11 - شک نسبت به عقل انسان و رد عقلگرایى و طغیان همه جانبه علیه روشنگرى

12 - مخالف برنامه ریزى سنجیده و متمرکز با تکیه بر متخصصان

13 - به رسمیت شناختن نسبیت گرایى (relativism)

14 - اعتقاد به پایان یافتن مبارزه طبقه کارگر و مستحیل شدن آن در دل نظام سرمایه دارى

15 - اعلام ورود به یک دوره جدید فراتاریخى؛ از نقطه نظر شناخت شناسى نگاه پست مدرنیستها نگاهى هرمنوتیک و تفهمى است. یکى از برجسته گان این تفکر هانس گئورگ گادامرا مى باشد که نظریات خود را در کتاب حقیقت و روش ( warheit and Methode) بیان نموده است او قصد دارد؛ با استفاده از هستى شناسى هیدگرى بار دیگر پرسش علوم انسانى را مطرح سازد. او فاصله گذارى بیگانه ساز (Alienating distanciation) را پیشفرض اصلى علوم انسانى مى داند. این فاصله گذارى ذهنیت جدید بر اساس تقابل ذهن و غین یا سوبژه و اوبژه قرار دارد؛ او بحث فاصله گذارى را در سه قلمرو زیبایى شناسى، تاریخى و زبان بسط مى دهد. بطور کلى فلسفه گادامر معرف ترکیب دو جریان یا دو حرکت است که ما آنها را تحت عنوان حرکت از هرمنوتیک خاص (Regional) به هرمنوتیک عام (General) و حرکت از معرفت شناسى علوم انسانى به هستى شناسى توصیف مى کنیم. اگر در بحث مدرنیسم، پوزیتیویسم را به عنوان متولوژى مدرنیسم بیان کنیم شاید بتوان رویکرد هرمنوتیک را در مقابل پوزیتیویسم به عنوان متدولوژى پست مدرنیسم مطرح کنیم. البته رویکرد هرمنوتیک تاریخى طولانى دارد و ریشه در مسائلى دارد که با تفاسیر انجیلى ارتباط داشته اند و مى توان این موضوع را در آثار کسانى همچون دبلیودلتاى و ویندلباند (windelband) و کارل مانهایم و یا ریکرت (Richert) مشاهده کرد. بطور کلى تحقیق تفسیرى یا تاویل متن بخشى از انتقاداتى است که از پوزیتیویسم در جامعه شناسى صورت گرفته است.

پست مدرنیسم و جامعه شناسى

اصطلاحات مدرنیته (modernity) و پست مدرنیسم در دهه 1980 با مناظره هابرماس و فوکووارد جامعه شناسى شد. این اصطلاح در اواخر دهه 1970 وارد جامعه شناسى فرانسه شد و مورد پذیرش کسانى همچون کریستوا (kristeva) و لیوتار قرار گرفت و دوباره در قالب ساخت زدایى یا شالوده زدایى فراساخت گرایى (Post - industrial society) دریدا قرار گرفت. پست مدرنیسم فرا تشریح ها یا فراروایتهاى (Meta narrative) مدرنیسم از قبیل علم ( Science) دین ,(religion) فلسفه و اومانیسم (humanism) سوسیالیسم و آزادى زنان (Femenism) را مورد انتقاد قرار مى دهد و ایده توسعه تاریخى (historical Development) مدرنیست ها را رد مى نمایند.

و مابعد ساخت گرایى ( post structuralism) و پست مدرنیسم قائل شد. شاید به جرات بتوان گفت که بسیارى مدرنیسم همکارى داشته اند. یک وجه تشابه ساخت گرایى، ما بعد ساخت گرایى و مابعد مدرنیسم توجه آنها به زبان است که جملگى ریشه در زبان شناسى بخصوص ایده هاى دو سو سور دارند به عنوان نمونه لیوتار معتقد است که «شناخت علمى نوعى گفتگو است » و بطور خلاصه آنها معتقدند که «زبان ضرورتا امروزه مرکز توجه تمامى دانسته ها، کنشها و زندگى است »، یکى از کسانى که آثارش هم جنبه هاى ساخت گرایى و هم ما بعد ساخت گرایى و هم پست مدرنیستى داشته است، میشل فوکو جامعه شناس فرانسوى (1984-1962) مى باشد. میشل فوکو از افراد مختلفى تاثیر پذیرفته است. مثلا از عقلانیت ماکس وبر، ایده هاى مارکسیستى، روش هرمنوتیک، ساخت گرایى و همچنین از ینچه تاثیر پذیرفته است. البته باید توجه داشت که ساخت گرایى نیز مورد انتقاد قرار گرفت و باعث شد نظریات ضد ساخت گرایى (Anti - Structuralism) نیز وارد جامعه شناسى شود و در این ارتباط مى توان به جامعه شناسى هستى شناسانه (Existential Sociology) و نظریه سیستمها در برابر ساخت گرایى اشاره کرد.

انتقاد از پست مدرنیسم

تا کنون انتقادات فراوانى به پست مدرنیسم صورت گرفته است که از مهمترین آنها مى توان به انتقادهاى یورگن هابرماس اشاره کرد. هابرماس در سال 1981 حملات سختى را به پست و تئورى شان را نیز تئورى ماقبل مدرن ( Premodern) خواند. او حملات خود را متوجه طرفداران فرامدرنیته بخصوص لیوتار و فوکو نمود؛ البته انتقادات هابرماس فقط متوجه پست مدرنیست ها نیست. او همچنین مناظراتى با کارل پوپروهانس آلبرت درباره پوزیتیویسم و با نیکلاس لوهمان درباره نظریه سیستم ها و با هانس گئورگ گادامر درباره هرمنوتیک و با کارل آتوآپل درباره اخلاق داشته است. هابرماس یکى از کسانى است که دلبستگى شدیدى به پروژه مدرنیته داشته و نمى خواهد آنرا کنار بگذارد، او حملات سختى را به روشنفکران فرانس دارد و خودش را به عنوان محافظ پروژه مدرنیته معرفى مى نماید. او میشل فوکو را ضد عقلگرا (irrationalist) و بادریلارد را محافظه کار نو (neo - conservatism) معرفى مى نماید. علاوه بر انتقادات هابرماس از پست مدرنیسم، پاسخهاى دیگرى نیز از جانب محافظه کاران (communitarian) و نئوکانتى هایى از قبیل راولز (Rowls) و پیروانش نیز علیه حمله پست مدرنیستها به ارزشهاى لیبرال وجود دارد. راولز معتقد است ما مى توانیم و مى باید بطور عقلانى از ارزشهایمان دفاع کنیم، یعنى ارزشهایى همانند حقوق بشر و دموکراسى. محافظه کاران نیز مى گویند ما باید از ارزشهایمان دفاع کنیم و باید هر چه بیشتر مجذوب سنتهایمان شده و به تاریخ گذشته رجوع کنیم.

منابع و ماخذ

1 - احمدى، بابک، مدرنیته و اندیشه انتقادى، تهران؛ نشر مرکز،1373

2 - احمدى، بابک، ساختر و تاویل متن، 2 جلد، تهران: نشر مرکز، چاپ دوم اسفند 1372

3 - ریترز، جورج، نظریه هاى جامعه شناسى، ترجمه احمد رضا غروى راد، تهران: انتشارات ماجد،1373

4 - کورنز هوى، دیوید، حلقه انتقادى، ترجمه مراد فرهاد پور، تهران: انتشارات گیل و با همکارى انتشارات روشنگران، 1371

5 - جنگز، چارلز، پست مدرنیسم چیست؟ ترجمه فرهاد مرتضایى، تهران: نشر مرندیز

6 - رورتى، ریچارد، اختلاف هابرماس و لیوتار در باب وضع پست مدرن، ترجمه مهدى قوام صفرى، نامه فرهنگ، سال پنجم، شماره 18، تابستان 1374، ص 62.

7 - داورى، رضا، پست مدرن، دوران فترت، مشرق، دوره اول، شماره اول، دى 1373، ص 11.

8 - لاریجانى، محمد جواد، از مدرنیسم تا فرامدرنیسم، مجلس و پژوهش، شماره پنجم، سال اول، آذروى 1372، ص 33.

9 - دریابندرى، نجف، پست مدرنیزم در یک زمان، دنیاى سخن، خرداد و تیر 1374، شماره 64، ص 20.

10 - عضدانلو، حمید، مناظره مدرنیته و فرامدرنیته در زمینه مفاهیم، ماهنامه سیاسى - اقتصادى، شماره 84-83، ص 23.

11 - عضدانلو، حمید، کانت، مدرنیته و فرامدرنیته، ماهنامه سیاسى - اقتصادى، شماره 80-79، ص 23.

12 - عضدانلو، حمید، تفکر انتقادى چیست؟ اطلاعات سیاسى - اقتصادى، شماره 74-73، ص 51.

13 - بشیریه، حسین، هابرماس: نگرش انتقادى و نظریه تکاملى، اطلاعات سیاسى - اقتصادى، شماره 74-73، ص 8

14 - گیدنز، آنتونى، مدرنیته و هویت فردى، ترجمه امیر قاسمى، مشرق، دوره اول، شماره اول، دى 1373، ص 54.

15 - گنون، رنه، بحراى دنیاى متجدد، کلمه دانشجو، شماره 8 و9، ص 86.

16 - نامه فرهنگى شریف، مدرنیسم و توسعه، نامه دوم و سوم، تابستان و زمستان 73، ص 6.

17 - احمد، اکبر، دیوشرور: رسانه ها در مقام آموزگار عصر ما، ترجمه سیما ذوالغقارى، نامه فرهنگ، شماره 18، ص 111

18 - تسون، فرناندو، اعاده حیثیت از دمکراسى: چالش عصر ما بعد مدرن، ترجمه علیرضا حسین پور، دانش سیاسى، پیش شماره سوم، بهمن و اسفند 1372.

19 - روجر، ریشه هاى شورش پست مدرن در چیاپاس، مجله آدینه، شماره 104، ص 54.

20 - حداد عادل، غلامعلى، سکولاریسم، ویژگى مکاتب غربى، ویژه نامه 27 آذر، ص 24.

21 - نظرى، حمید رضا، نظرى بر سکولاریسم، مجله 15 خرداد، شماره 10

22 - نکاتى پیرامون سکولاریسم، مجله کیان، شماره 26، ص 16.

23 - مدخل الى ما بعد الحداثه، احمد حسان، نامه فرهنگ، شماره 18، ص 202

24 - ریکور، پل، رسالت هرمنوتیک، ترجمه مراد فرهاد پور، یوسف اباذرى، فرهنگ کتاب چهام و پنجم، بهار و پاییز 1368، ص 263 تا ص 300.

 

 

 

[ سه شنبه بیست و ششم آذر ۱۳۹۲ ] [ 21:22 ] [ روابط عمومی دفتر آقای دکتر جعفر صابری ]
تعاونی مطبوعات آذر

عکس از محمود رضا آشتیانی پور

[ جمعه پانزدهم آذر ۱۳۹۲ ] [ 12:41 ] [ روابط عمومی دفتر آقای دکتر جعفر صابری ]

فراماسونری

جنگجویان صلیبی

بیشتر مورّخان «فراماسونری»بر این باورند که مبدأ این سازمان، به جنگ‌های صلیبی در قرن دوازدهم بازمی‌گردد.اگرچه فراماسونری به طور رسمی در اویل قرن هیجدهم میلادی در انگلستان بنا نهاده شد، امّا در نقطه عطف حکایت آشنای فراماسونری، دسته‌ای به نام «شوالیه‌های معبد»یا شهسواران معبد قرار دارد.1

برخلاف آنچه بسیاری بر آن اصرار می‌ورزند، جنگ‌های صلیبی؛ اردوکشی نظامی با هدف گسترش مسیحیت نبود، بلکه تنها با اهداف مادی صورت پذیرفت. در دوره‌ای که اروپا فقر شدید و بیچارگی مفرط را تجربه می‌کرد، کامیابی و رفاه شرق - به ویژه مسلمانان خاورمیانه - توجه اروپاییان را به خود جلب نمود. این وسوسه، رونمایی از مذهب به خود گرفت و به نماد‌های مسیحی آراسته گردید. در عین حال اندیشه جنگ‌های صلیبی، از میل به منافع مادی و دنیایی متولد شده بود و این، علت تغییر رویکرد مسیحیان اروپا از سیاست‌های صلح‌طلبانه در دوران اولیه تاریخشان، به تجاوزهای نظامی ویرانگر به شمار می‌رفت.


ادامه مطلب
[ یکشنبه دهم آذر ۱۳۹۲ ] [ 23:55 ] [ روابط عمومی دفتر آقای دکتر جعفر صابری ]

.: Weblog Themes By Iran Skin :.

درباره وبلاگ

معرفی: جعفر صابري

متولد بیست و یکم آذر ماه هزارو سیصدو چهل شش هجری شمسی مصادف با دوازدهم دسامر 1967 میلادی در حوزه 2 زنجان (شهر ابهر)، فارغ التحصيل رشته هاي ساختمان .سينما . مديريت دولتي و علوم ارتباطات و روابط بین الملل ,روانشناسی و عکاسی ،مدرس ،محقق، تهیه کننده و کار گردن ،مخترع و کار آفرین ...
بعلت شغل پدر كه نظامي بود كودكي و نوجواني را در شهرهاي مختلفي به سر برد. سن  بلوع وي كه همزمان با انقلاب اسلامي در ايران بود در شهر دامغان سپري شد وي مي گويد:

قوره نشوده مویز شدیم.

با شروع حركتهاي انقلابي وي فعاليت نوشتاري خود را شروع كرد و در سال 58 اولين مجله خود را تحت عنوان پيام طالقاني به چاپ رساند. فعاليت تئاتر وي از سال 56 آغاز شده بود ولي 58 اوج گرفت در سال 1362 با عظيمتي به تهران  گروه هنری میثاق را راه انداخت و با دوستان هم سن وسال خود به کمک کمیته فرهنگی جهاد سازندگی که آن روز ها هنوز وزارت خانه نشده بود راهی مناطق جنگی شد و برای رزمندگان تئاتر و موسیقی اجراء می نمودند.
در سال 1365 فعالیت فرهنگی خود را در سپاه پاسداران  به عنوان پاسدار افتخاری (برای سربازی)ادامه دادوی خیلی زود متوجه شد که با روحیه وی سازکار نیست و بعنوان بسیجی کار فرهنگی را دنبال کرد. پس از جنگ وی تحصیل را دنبال کرد و درآموزش و پرورش هم معلم پرورشی بود. فعالیت های پرورشی و هنری برای کودکان و نوجوانان وی بعنوان مدیر هنرستان چند سالی خدمت کرد و سپس برای تحقیق و مطالع بیشتر شغل های اداری را ترک کرد.
فعالیت مطبوعاتی وی از سال 1357 آغاز و تاکنون ادامه دارد.
سایر فعالیتها و تالیفات استاد صابری  در  قسمت انتهایی همین وبلاگ آمده است ضمن آنکه بد ندیدم تا تعدای از دست نوشتهای دکتر صابری را در این وبلاگ جهت آشنای بیشتر شما درج نمایم .
                                                                        با تشکر از شما بازدید کننده محترم    
    
امکانات وب