دکترجعفر صابری بیوگرافی .معرفی آثار . سوابق . فعالیتها و دست نوشته ها
| ||
[ چهارشنبه سی و یکم اردیبهشت ۱۴۰۴ ] [ 21:14 ] [ روابط عمومی دفتر آقای دکتر جعفر صابری ]
[ چهارشنبه سی و یکم اردیبهشت ۱۴۰۴ ] [ 21:10 ] [ روابط عمومی دفتر آقای دکتر جعفر صابری ]
دکتر جعفر صابری شب ازنا [ چهارشنبه سی و یکم اردیبهشت ۱۴۰۴ ] [ 21:6 ] [ روابط عمومی دفتر آقای دکتر جعفر صابری ]
[ چهارشنبه سی و یکم اردیبهشت ۱۴۰۴ ] [ 21:3 ] [ روابط عمومی دفتر آقای دکتر جعفر صابری ]
جواد بی آزاراستاد جواد بی آزار بنیاد تحکیم خانواده و دکتر جعفر صاری [ چهارشنبه سی و یکم اردیبهشت ۱۴۰۴ ] [ 20:59 ] [ روابط عمومی دفتر آقای دکتر جعفر صابری ]
دکتر جعفر صابری در نمایشگاه خط خانم غفاری [ چهارشنبه سی و یکم اردیبهشت ۱۴۰۴ ] [ 20:57 ] [ روابط عمومی دفتر آقای دکتر جعفر صابری ]
تاتر سنگلجدیدار و تجدید خاطرات در تالار تاتر سنگلج در کنار لباس زند یاد سعدی افشار جعفر خان در نمایش جعفر خا از فرنگ برگشتهدکتر جعفر صابری در دیدار از نمایش جعفر خان از فرنگ برگشته گفت: کار زیبایی بود با نگاهی تازه گرچه تکرااری اما خدا قوت به تمام دوستان بخصوص خبر نگار خوب ما در بخش هنری سرکار خانم بختیاری که من را دعوت کرد تا این نمایش را ببینم . [ چهارشنبه سی و یکم اردیبهشت ۱۴۰۴ ] [ 20:56 ] [ روابط عمومی دفتر آقای دکتر جعفر صابری ]
حضور دکتر جعفر صابری در خیریه آفتاب اراک نوزدهم اردیبهشت ماه 1404 [ دوشنبه بیست و دوم اردیبهشت ۱۴۰۴ ] [ 10:31 ] [ روابط عمومی دفتر آقای دکتر جعفر صابری ]
[ دوشنبه بیست و دوم اردیبهشت ۱۴۰۴ ] [ 10:30 ] [ روابط عمومی دفتر آقای دکتر جعفر صابری ]
[ دوشنبه بیست و دوم اردیبهشت ۱۴۰۴ ] [ 10:27 ] [ روابط عمومی دفتر آقای دکتر جعفر صابری ]
[ دوشنبه بیست و دوم اردیبهشت ۱۴۰۴ ] [ 10:24 ] [ روابط عمومی دفتر آقای دکتر جعفر صابری ]
نمایشگاه صبا با حضور هنرمندان [ دوشنبه بیست و دوم اردیبهشت ۱۴۰۴ ] [ 10:21 ] [ روابط عمومی دفتر آقای دکتر جعفر صابری ]
[ دوشنبه پانزدهم اردیبهشت ۱۴۰۴ ] [ 16:48 ] [ روابط عمومی دفتر آقای دکتر جعفر صابری ]
[ دوشنبه پانزدهم اردیبهشت ۱۴۰۴ ] [ 16:45 ] [ روابط عمومی دفتر آقای دکتر جعفر صابری ]
[ دوشنبه پانزدهم اردیبهشت ۱۴۰۴ ] [ 16:35 ] [ روابط عمومی دفتر آقای دکتر جعفر صابری ]
خانه سرباز صلح ایرانخانه سرباز صلح ایرانخانه سرباز صلح ایران یک سازمان مردم نهاد است که تلاش دارد با بهره گیری از ظرفیت های فرهنگی و اجتماعی داخلی و بین المللی ضمن تکریم مدافعان امنیت ساز کشور و منادیان صلح گستر، با تقویت اتحاد و انسجام اقوام ایرانی، آموزش همگانی صلح و ترویج صلح و دوستی با رویکرد امنیت، سعادت، معیشت، فرهنگ صلح و دوستی را با نوآوری اجتماعی به منظور تامین نیازهای تحول یافته جامعه در سطح ملی و بین المللی گسترش دهد. یکی از برنامه های اصلی خانه سرباز صلح ایران و در راستای ماموریت اشاره شده، تکریم کهنه سربازان کشور بوده است. در این خصوص برگزاری برنامه ها، مراسمات و همایش های متعدد با استقبال بی نظیر کهنه سربازان و خانواده های محترمشان مواجه گردید و موجب ابراز علاقه مندی وسیع آنان در خصوص انجام فعالیت های فرهنگی جهت نکوهش خشونت و جنگ و ترویج فرهنگ صلح و دوستی شد. این امر منجر به تاسیس و ثبت یک سازمان مردم نهاد (سمن) به نام “سرباز صلح ایران”در سال ۱۳۹۳ گردید. با ادامه فعالیت های فرهنگی و استقبال و حمایت قابل ملاحظه مردمی بخصوص مدافعان امنیت کشور و منادیان صلح و دوستی، در تاریخ 22/02/1397 “خانه سرباز صلح ایران “، موفق به اخذ مجوز از وزارت کشور شد. امروز، “خانه سرباز صلح ایران” با تفکر یک سازمان مردم نهاد و با بینش عمیقی نسبت به صلح و دوستی و با بهره گیری از تجربیات کهن سربازان بخصوص کهنه سربازان دفاع مقدس تلاش می نماید تا با گسترش و تقویت فرهنگ صلح و دوستی و ترسیم افقی جدید از این مفاهیم، با رویکرد امنیت، معیشت و سعادت، بسترهای توسعه و پیشرفت کشور را در حوزه های اجتماعی و فرهنگی و بخصوص برای اعضای سازمان فراهم نماید.
[ جمعه دوازدهم اردیبهشت ۱۴۰۴ ] [ 23:5 ] [ روابط عمومی دفتر آقای دکتر جعفر صابری ]
[ جمعه دوازدهم اردیبهشت ۱۴۰۴ ] [ 20:2 ] [ روابط عمومی دفتر آقای دکتر جعفر صابری ]
بندر بابای بابام جاشو بود ،ننی بابام میگفت : هر وقت بابامراد میرفت بندر چشم می دوختم تا جای که لنج را دیگه نمی دیدم همیشه دلم با لنج میرن رفت و مثل موج ها ی آب دریا تا بابا مراد برگرده آشوب بود !نه که دست خودم باشه این طبیعت زنای بندره که مردشون به دریا میره ،تا برنگرده چشمشون به دریاست و دلشون طوفانی ...همه میدونند بالاخره یه روز مردشون باید انتخاب کنه دریا یا ساحل !اما کدوم مرد بندری که سالح نشین باشه ؟ دریا همیشه برای مرد جاشو دریاست و هیچ وقت هیچ چیزی نمیتونه جای دریا را برای اون بگیره! بابا مراد رفت دریا یه روز آروم بهاری ،و دیگه برنگشت! مثل خیلی های دیگه که هیچ وقت برنگشتن! من باباتونو با لباسشویی برای مردم بزرگ کردم ،هیچ وقت نذاشتم به دریا فکر کنه ،گفتم باید درس بخونی و ام هم گوش کرد درس خوند زن براش گرفتم همین ننتونو ما ما زری دختر خوبی بود بابای زی هم جاشو بود اما ماند به ساحل و نرفت دریا گفتم مامان زری از مادرش یاد گرفته باباتونه از دریا رفتن منع میکنه!زرنگ بود نزاشت بابا تون بره دریا همینجا تو بندر براش کار درست شد ! حا همینجا کنار ساحل تو بندر !بچم درس خونده بود سواد داشت کار دولتی بهش داده بودن آخر امسال بازنشسته می شود !قرار بود آبجیت کبرا رو عید امسال شوهر بده !داشت جهیزه جم میکرد !میگفت ننه بیشتر کار میکنم تا بتونم جهیزیه کبرا را جور کنم ! امیدش تو بودی تا بعد سربازی برای تو هم زن بگیره میگفت :میخواد بجای خودش تو تو بندر کار کنی !حا صحبت هم کرده بود !قبول کرده بودن ! گفته بودن بعد سربازی بیارش جای خودت !حا ننه من تازه داشتم آرام میشدم دیگه از دریا و موج های دریا ترس به دلم نبود !چه میدونستم عجل تو بند ر میاد سراغ بابات !مو بختم سیاه !دریا و بندر هم نداره !بابا مرادت هیچ وقت نمیومد !میگن بابات هم نمیاد !یعنی چیزی ازش نمونده که بیاد ! ننه قولم بده تو دیگه نه در یا بری نه بندر بمونی ! ننه مو رو تو قبری بزارید که اسم بابات هم باشه میخوام لااقل خاکش رو بجای خودش تو بغل بگیرم! تقدیم به همه مادران و زنان بندر جعفر صابری موضوعات مرتبط: مطلب [ دوشنبه هشتم اردیبهشت ۱۴۰۴ ] [ 20:15 ] [ روابط عمومی دفتر آقای دکتر جعفر صابری ]
چی بپزم؟ باورش مشکله اما خیلی از خانوادها مخصوص خانم های خانه دار هر روز صبح بعد از اینکه هر یک از اعضای خانواده به دنبال کار هایشان رفتن با خود می اندیشد که چه بپزد برای وقتی که دباره خانواده باز می گردد و هر یک صاحب نظری است ! یکی می خواد غذاش کم پرب باشه یکی برنج نمیخورد یکی گوشت نمیخورد آن یکی بطور کلی برایش فرقی نمیکند و خلاصه این که چه بپزد بیشتر وقتها مهم ترین موضع فکری خانم خانواده است. اما در مقابل همه این درخواست ها یک واقعیت مهم هم بسیار پور رنگ است و آن این می باشد که اصلاً در خانه چه چیزی برای پختن وجود دارد! بله بیشتر وقتها این خانم خانه است که باید با آنچه موجودی آشپزخانه هست نه یکبار بلکه بارها معجزه کند و دل همه را شاد سازد ! بانوی خانه به ستاد فرماندهی خود می رود و کار شروع میشود...ساعتها از پی هم میگذرد و هر یک از افراد خانه به خانه باز میگردد با یک دنیا حرف و خاطره هر کدام آمده اند تا کلی صحبت کنند از تلخی و شیرینی روزی که پشت سر گذاشته اند همه حق دارند و مادر شنونده خوبی است حالا باید مثل یک شطرنج باز وارد و قهار با هر یک از مهر های خانه آن طور که دوست دارند بازی کند و در پایان سفره پهن میشود هر یک چیزی میگویند و کمتر تقدیر و تشکری در کار است کار کدبانوی خانه بطور کلی در مقابل تلاش و کار های دیگران اصلاً کاری نبوده و نخواهد بود... ساعتی بعد هر یک مشغول کاری هستند یا تلویزیون یا موبایل سرگرمشان می سازد و آن روز تمام می شود تا فردا خدا بزرگ است! این تصویر کمرنگ اما واقعی از زندگی همه ما انسان ها است، حال شاید گاهی کمی متفاوت شود و لی بیشتر وقتها این اسمش می شود زندگی ! حالا سوال این است که شما چه نقشی در آشپزخانه زندگی خود دارید و چگونه با همه نداشته هایتان اقدام به پخت و پز میکنید؟ زندگی را ما میسازیم و باید اول قدردان خود باشیم و بعد هم آنها که دوستمان دارند و با کمترین ها سعی میکنند بهترین شرایط را برای ما بوجود بیاورند. یا حق جعفر صابری موضوعات مرتبط: سر مقاله [ شنبه ششم اردیبهشت ۱۴۰۴ ] [ 16:0 ] [ روابط عمومی دفتر آقای دکتر جعفر صابری ]
مهریه موضوع مهریه مطلبی است که باید بطور کامل یک مقاله و یا شاید یک کتاب در خصوص نیاز و اهمیتش نوشت !اما آنچه در این مجال بدان می پردازیم این است که با توجه به هزینه های بالای تشکیل یک زندگی برای زوج های جوان سنگی بنام مهریه و یا شیر بها هر کدام سدی است که باعث فاصله گیری جوانان از ازدواج می شود . بیشک بالا رفتن سن ازدواج و یا عدم تمایل به فرزندآوری هر یک به تنهای می تواند لطمات شدیدی به پیکره جامعه وارد سازد که تا دراز مدت قابل درمان نخواهد بود . نابودی و هراز معادن و سنگ و خاک کشور برای سالهای دراز گرانبها ترین خدمات را به ما وارد می سازد اما این که جوانانمان نمی توانند ازدواج نماید و یا بعد از هزار سختی نمی خواهند که فرزند بیاورند هم یک فاجعه ملی است . نهاد های زیادی در گیر موضوع سقط جنین و یا رفع نازایی در کشور هستند اما کسی به موضوع عدم تمایل برای ازدواج رسمی و یا آمار نگران کننده طلاق نم اندیشند. شوربختانه بخش عظیمی از جامعه به خصوص تحصیل کرده به این نتیجه رسیدند که وقتی میشود یک رابطه داشت چرا ازدواج! بحران طلاق ها و از هم بد تر اجرا نمودن قانون مهریه آن هم با قیمت بالای سکه کمتر جوانی را به موضوع ازدواج علاقه مند می سازد . گر چه خوشبختانه قانون موضوع مهریه و بخصوص سکه ها را تا حدی کنترل نموده اما هزاران نفر هنوز درگیر موضع مهریه و سکه هستند .بخشی حتی در بند و بخشی هم گرفتار دادگاه ها هستند این که قوه قضایی کشور همواره باید به موضوعاتی مانند مهره و یا مطالب حاشیه آن بپردازد معضلی است که مسولان اید راه حلی پیدا نمایند اما قبل از همه ما مردم بخصوص خانواده ای صاحب فرزند باید در بین خود یک فرهنگ سازی بنمایم. ما ملتی هستیم با غیرت و با ناموس اگر به دنبال حفظ آبروی خانواده خود هستیم و میخواهیم زندگی بهتری را با آینده روشن تر برای فرزندانمان رغم بزنیم باید از همین حالا که کلی هم دیر شده فرهنگ سازی کنیم و فکری برای رفاه حال فرزندانمان به عمل آوریم. بدون شک اگر با معرفت و انسانیت بیشتری ما بزرگتر ها با موضوع پیوند فرزندانمان برخورد نماییم آینده بهتری را برای آنها رغم می زنیم . جوانان دارای یک غرور و شخصیت خاصی هستند که با کمی شناخت و چشم پوشی از بعضی رفتارها و گفتار ایشان می توان زندگی را به کامشان تلخ ننمود . ما باید یاد بگیریم که تهدید و توهین و تحقیر کردن همسر فرزندانمان بازخورد بسیار ناشایستی اول به شخصیت خودمان و بعد فرزندمان خواهد داشت . موضوع مهریه و تعداد سکه و دادگاه رفتن ها همه موضعی است که در درازمدت به روح و روان فرزندمان لطمه وارد می سازد . این که یک جوانی در آغاز زندگیش با عشق و علاقه هر شرطی را می پذیرد بسیار زیبا و شایسته است اما اینکه در مقابلش قانون ا قرار داده و تمام جوانی اورا تبا کنیم تا بتواند ادای دین نموده سکه مهریه را بدهد کمی ناجوانمردانه است !روی صحبتم بخصوص با پدر ها است که در این گونه مواقع بیشتر جبهه میگیرند ،دوست عزیز کمی منطقی باش و به این بیندیش که اگر خودت یا فرزند پسر هم بود چه می کردی ! این روز ها زندگی ما مردم در حالت طبیعی به اندازه کافی همرا به تشنج و استرس است دیگر خودمان با تصمیمات آنی و احساساتی پور خترش نکنیم ! یادمان باشد سلامتی و تندرستی همراه با آرامش بالا ترین سرمایه هستی است آن را از دست ندهیم . یا حق جعفر صابری موضوعات مرتبط: سر مقاله [ شنبه ششم اردیبهشت ۱۴۰۴ ] [ 13:54 ] [ روابط عمومی دفتر آقای دکتر جعفر صابری ]
هر چی دادی داری هرچی داری نداری! روزی دوستی با لبخنده به من گفت : داداش هرچی دادی داری هرچی داری انگار نداری ! سالها گذشت و کم کم متوجه شدم روزگار همینه داشته های آدم آنچه هست که در دست ما نیست عشق و دوست داشتن و محبت به دیگران همه آن چیز های است که دادیم ولی همیشه داریم و برعکس هرچی داریم فقط خودمان فکر میکنیم که داریم . بیشتر وقتها چنان به مال دنیا و آدمای اطرافمون دل میبندیم که یادمان میره خدایی هم هست تازه وقتی از همان که بشدت باش احترام قائل بودیم و دوستش داشتیم لطمه می خوریم به خودمان می آیم و می گویم خدایا من چقدر تنها هستم و چرا به غیر تو دل بستم!؟ زندگی مثل رانندگی میمونه اینکه همیشه باید حد فاصله بین خودتو با وسیله نقلیه روبرو حفظ کنی یه وقتایی میزنه روی ترمز و اگه بهش نزدیک باشی و سرعتش زیاد باشه بد جوری آسیب میبینی نکته دردناک هم اینه که همه تو را مقصر می دانند چون همه تو را مقصر میدانند! دوست داشتن و گذشت کردن معرفت بخرج دادن خیلی خوبه اما از یک جای به بعد میشه حماقت و سادگی طرف مقابل فکر میکنه وظیفت بوده و هست! اینکه اگه بهت بی احترامی شد تو هم مثل طرف بی احترامی کنی یعنی اندازت را به اندازه اون کم کردی در صورتی که تو خیلی با ارزش تر و با شخصیت تر از این حرفها هستی بهترین راه ممکن اینکه بطور کل طرف را نادیده بگیری و با این کارت آن آدم را از زندگیت حذف کردی و حالا خودت ماندی و خدای خودت همان که از اول باید با او می ماندی! نه اینکه کسی را از خودمان دلخور کنیم نه کافی فاصله را رایت کنیم همین ! گرچه همیشه می گویم :اگر انسانها میدانستند، فرصت باهم بودنشان چقدر محدود است نامحدود یکدیگر را دوست میداشتند ..!! چیزی که هدیه میکنی به دنبال تقدیر و تشکر نباش بده بی منت و خودت را رها کن و بدن که در هر صورت تو برنده هستی از دست ندادی بدست آوردی ! یا حق جعفر صابری
موضوعات مرتبط: سر مقاله [ شنبه ششم اردیبهشت ۱۴۰۴ ] [ 13:52 ] [ روابط عمومی دفتر آقای دکتر جعفر صابری ]
کتاب زنان امپراتور نوشته دکتر جعفر صابریکتاب زنان امپراتور نوشته دکتر جعفر صابری مجوز گرفت و این توضیحات ایشان در خصوص این کتاب است روی تصویر کلید کنید. موضوعات مرتبط: تبلیغات [ شنبه ششم اردیبهشت ۱۴۰۴ ] [ 13:51 ] [ روابط عمومی دفتر آقای دکتر جعفر صابری ]
معرفی نویسنده: جعفر صابری محقق ،مدرس ، مخترع و مدرس دانشگاه از جمله نویسندگانی است که نوشتن را یک وظیفه می داند و کار نوشتن را پیش از انقلاب اسلامی در ایران با کانون پرورش فکری و کودکان شروع نموده است . از وی تاکنون بیش از هزار و صد عنوان مقاله به زبانهای مختلف به چاپ رسیده و بیش از هشتاد جلد کتاب و جزوه نیز به زینت چاپ درآمده است. وی در کنار ساخت و تولید برنامه های تلویزیونی سخنران مهارت های زندگی نیز می باشد و در سال 1372 موسسه فرهنگی هنری آشتی را با هدف آموزش و ترویج فرهنگ و هنر تاسیس نموده است . دکتر جعفر صابری در زمینه های مختلف تحقیقات و مطالعات فراوانی داشته و دارد و در سال 1388 برای اولین بار در جهان صفح کلید تست هوش ( هوش مصنوعی ) را اختراع نموده است و ی در این خصوص می گوید کار بزرگی در زمان خودش صورت گرفت که به لطف خدا امروز در جهان به طور روزافزون در حال گسترش است و امید وارم ایران نیز در این زمینه پیشرفت داشته باشد. کتاب زنان امپراتور نتیجه سی سال تلاش و مطالعات ایشان است که بعد از چهار سال تحقیق و بررسی اینک تقدیم شما می شود. زنان امپراتور کتاب است که میتواند برای شما بسیار کاربردی باشید و همواره در حل مسائل گوناگون راهنمای آن باشد . توسعه نویسند این است که این کتاب را همیشه همراه داشته باشد و اگر کسی را دوست دارید حتماً یک نسخه از این کتاب ا به وی هدیه دهید تا او نیز از محتویات آن بهره مند شود. با امید اینکه مورد قبول تان قرار گیرد!
[ شنبه ششم اردیبهشت ۱۴۰۴ ] [ 13:49 ] [ روابط عمومی دفتر آقای دکتر جعفر صابری ]
|
||
[ طراحی : ایران اسکین ] [ Weblog Themes By : iran skin ] |