دکترجعفر صابری
بیوگرافی .معرفی آثار . سوابق . فعالیتها و دست نوشته ها 
لینک دوستان

گفتار نیک ،کردار نیک

داستان این گونه است که روزی شیر سلطان جنگل دستور میده همه حیوانات بلافاصله در مکانی جمع شوند همه می آیند جز آقا روباه شیر به آهو می گوید سری برو و و به روباه بگو مگر نگفتم همه بیا یندو لی باز روباه به جلسه نرفت وقتی شیر دید آهو بدون روباه آمد بسیار خشمگین شد و پرسید به روباه گفتند بیاید و او نیامد ؟

آهو سرش را پایین انداخته بود و با ترس گفت بله قربان!

شیر کمی مکث کرد و بعد گفت ببینم رو باه کجا بود و چه میکر؟

آهو گفت منزل تشریف داشت و در کنار خانواده بود با زیر شلوار راه راه آمد دم در و گستاخانه گفت این شیر هم هی برای خودش دستور صادر میکنه ...

شیرسلطان جنگل زد زیر خنده و گفت خوب مهم نیست او نزد خانواده بوده و خواسته در مقابل آنها قیافه بگیرد بی خیال می شوم !

در این داستان طنز لطیفی است که اهل دل موضوعی را متوجه میشوند که در مقابل اهل و ایال دیگری باید فروتن بود !و اما اصل داستان ...

دوست عزیزی برایم شروع به تعریف کرد که به تازگی با یکی از همسایه هایش ناچار به بحث و جدل شده و گرچه همسایه مقصر بود و بیاخلاقی هم می کرد اما او میگفت من نباید در مقابل پسر بچه اش با او برخورد می کردم و صدایم را بالا می بردم از خودم ناراضی هستم !

علت اصلی را جویا شدم و بعد دوستم را در آغوش گرفتم و گفتم درود به شرفت که این اندازه دل رحم هستی اما دوست من او هم کم مقصر نبوده وبا توجه به توضیحات شما بعضی وقتها بعد نیست این جور آدمها یاد بگیرند که اولاً در مقابل حضور اعضای خانواده خود مودب تر باشند و در ثانی اگر اشتباهی کردن با پوزش و عذرخواهی موضوع را ختم به خیر نمایند و ثالثاً اگر به این افراد چیزی نگویید او فرزندش نیز همین روی را پیش رو میگیرد و از پدر هم بدتر میشود اما حق با شماست ما باید یاد بگیرم خشم خود را کنترل نماییم .

ما بزرگتر ها نا خواسته با رفتار و گفتار مان اخلاق ناصری را به فرزندانمان می آموزیم و این اخلاق گاه کلامی و گاه رفتاری است موضع کلامی هم بسیار مهم است ما با رفتارمان و ادبیاتی که در روابط خود با دیگران بکار می بریم نه تنها شخصیت و ادب مان را به نمایش بگذاریم بلکه حق و حقوق خود ا نیز مشخص میکنیم .

اگر حق با ما باشد هر چند طرف مقابل بی احترامی کند باز می دانیم که حق با ماست و میشود در جایش حتی از این گذشت چند دقیقه ای ما نیز سود بیشتری برد اما اگر ناخواسته تابع خشونت شویم نه تنها خود را گرفتار کردیم بلکه در ذهن کودکان و نو جوانانمان نیز یک نهال کینه و دشمنی بوجود آورده ایم .

باید بسیار صبور باشیم و عاقبت اندیش !

یا حق

جعفر صابری


موضوعات مرتبط: سر مقاله
[ جمعه یازدهم آبان ۱۴۰۳ ] [ 13:17 ] [ روابط عمومی دفتر آقای دکتر جعفر صابری ]

.: Weblog Themes By Iran Skin :.

درباره وبلاگ

معرفی: جعفر صابري

متولد بیست و یکم آذر ماه هزارو سیصدو چهل شش هجری شمسی مصادف با دوازدهم دسامر 1967 میلادی در حوزه 2 زنجان (شهر ابهر)، فارغ التحصيل رشته هاي ساختمان .سينما . مديريت دولتي و علوم ارتباطات و روابط بین الملل ,روانشناسی و عکاسی ،مدرس ،محقق، تهیه کننده و کار گردن ،مخترع و کار آفرین ...
بعلت شغل پدر كه نظامي بود كودكي و نوجواني را در شهرهاي مختلفي به سر برد. سن  بلوع وي كه همزمان با انقلاب اسلامي در ايران بود در شهر دامغان سپري شد وي مي گويد:

قوره نشوده مویز شدیم.

با شروع حركتهاي انقلابي وي فعاليت نوشتاري خود را شروع كرد و در سال 58 اولين مجله خود را تحت عنوان پيام طالقاني به چاپ رساند. فعاليت تئاتر وي از سال 56 آغاز شده بود ولي 58 اوج گرفت در سال 1362 با عظيمتي به تهران  گروه هنری میثاق را راه انداخت و با دوستان هم سن وسال خود به کمک کمیته فرهنگی جهاد سازندگی که آن روز ها هنوز وزارت خانه نشده بود راهی مناطق جنگی شد و برای رزمندگان تئاتر و موسیقی اجراء می نمودند.
در سال 1365 فعالیت فرهنگی خود را در سپاه پاسداران  به عنوان پاسدار افتخاری (برای سربازی)ادامه دادوی خیلی زود متوجه شد که با روحیه وی سازکار نیست و بعنوان بسیجی کار فرهنگی را دنبال کرد. پس از جنگ وی تحصیل را دنبال کرد و درآموزش و پرورش هم معلم پرورشی بود. فعالیت های پرورشی و هنری برای کودکان و نوجوانان وی بعنوان مدیر هنرستان چند سالی خدمت کرد و سپس برای تحقیق و مطالع بیشتر شغل های اداری را ترک کرد.
فعالیت مطبوعاتی وی از سال 1357 آغاز و تاکنون ادامه دارد.
سایر فعالیتها و تالیفات استاد صابری  در  قسمت انتهایی همین وبلاگ آمده است ضمن آنکه بد ندیدم تا تعدای از دست نوشتهای دکتر صابری را در این وبلاگ جهت آشنای بیشتر شما درج نمایم .
                                                                        با تشکر از شما بازدید کننده محترم    
    
امکانات وب