|
دکترجعفر صابری بیوگرافی .معرفی آثار . سوابق . فعالیتها و دست نوشته ها
| ||
|
سر مقاله 237 چای تو بخور تامن بیام!
یکی بود یکی نبود، یه نامه اداری بود که وارد سیستم او تاماسیون اداری شد، رفت و رفت تا به روی مانیتور رئیس رسید اون فر ورد کرد برای قائم مقام و اون هم ندیده رئیس دفترش فرستاد برای امور شهرستانها و هنوز نرسیده به شهرستان رفت برای شهرستان مربوطه مدیر، اون شهرستان نخونده و ندیده داد به امور اداری و اداری داد به کار شناس مربوطه و کار شناس مربوطه فرستاد برای مدیر و اون داد به روابط عمومی و روابط عمومی هم داد قسمت مربوطه و قسمت مربوطه هم فرستاد رو مونیتور کار شناس خودش و کار شناس خودش که نفهمیده بودند متن نامه چیه هیچ کاری نکرد وقتی صاحب نامه زنگ زد برای پیگیری یه صدای خوب و خوشگل از تو گو شی تلفن گفت با عرض تشکر از تماس شما چنانچه با قسمت مدیریت کار دارید شماره صفر چنانچه با قسمت نایب رئیس کار دارید عدد یک و چنانچه با قسمت ...... تا پانزده رفت ناچار دوباره شماره گرفت و اینبار سر شماره عدد نه فوری عدد نه را فشار داد اما همان صدای زیبا باز تا پانزده گفت و بعد باز نه و وقتی رفت به عدد شماره نه دوبار ه همان صدای خوب و زیبا عرض کرد با تشکر از شما برای تماس با قسمت بر رسی نامه های اداری کشور عدد یک برای بررسی به نامه های استانی عدد دو برای بررسی به نامه های شهرستانی عدد سه و..... تا دهستان ها رفت نا چار این بار که خبره تر شده بود دوباره شماره گیری کرد و بعد از عدد نه وارد شهرستانها شد و بعد عدد مربوطه را زد و شنید که خانم با همان لحن آرام و متین گفت برای بررسی نامه های فر هنگی عدد .... و خلاصه بعد از پانزده بار تماس با همان شماره اول و شنیدن یکصدو پنچاه بار صدای خانم تلفن گو یا بالا خره همان صدای متین فر مود شماره نامه خود را وارد کنید.... اینجا بود که بلا فاصله پاسخ شنید نامه ی شما در حال بررسی است با نگاه به تاریخ نامه و زمانی که به هدر رفته شال و کلاه بسر راهی شدیم و در همان بد و ورود به دبیر خانه رفتیم آنجا خیلی زود دانستیم که نامه کجا است و چرا مسکوت مانده به سراغ کار شناس مربوطه رفتیم او اعلام کرد که چیزی از نامه و متن دستورات نفهمیده برای اینکه همه دستور ار جاع داده اند و رسما، کسی دستوری برای انجام و یا رسیدگی نداده و او هم که یک کار شناس معمولی است کاری نمی تواند بکند برای همین نامه بی پاسخ مانده . حیران و سر در گم بودیم که عباس آقا پسر خاله صغرا خانم همسایه مادر زن برادرم را در سالن دیدم که سینی بدست دارد چای می برد او که در ایام دهه محرم کار چای هیئت را هم انجام می دهد مرد با خدا و دلسوزی است تا مارا دید به داخل آبدار خانه راهنمایی کرد و بعد از یک چای خوردن از کل جر یان مطلع شد شماره نامه اوتو ماسیون اداری را گرفت و گفت : چای تو بخور تا من بیام.ا و رفت و چند دقیقه بعد با کپی نامه که دستور مقام ریاست مبنی بر موافقت و اجرای پروژه بود را آورد و داد دست ما و گفت برید به سلامت حل شد بقیه اش ازرا ه کامپیوتر انجام می شود و برای شما ایمیل می شود . ما آمدیم بیرون و راهی دفتر کار مان شدیم ولی در طول راه به اوتاماسیون اداری و فر هنگ سرای فر هنگ و ادبیات فکر کردیم که چه نامی باید به جای او تاماسیون اداری بکار برود دوستمان گفت : چای تو بخور تا من بیام. جعفر صابری [ دوشنبه نوزدهم اردیبهشت ۱۳۹۰ ] [ 19:40 ] [ روابط عمومی دفتر آقای دکتر جعفر صابری ]
|
||
| [ طراحی : ایران اسکین ] [ Weblog Themes By : iran skin ] | ||