دکترجعفر صابری
بیوگرافی .معرفی آثار . سوابق . فعالیتها و دست نوشته ها 
لینک دوستان

لازم نیست به خدا بگی چه کار کن

فقط مشکلت بگو بشین نگاه کن

تولد

درد و دل‌های عاشقانه یک مادر شهید با فرزندش/

.

جشن تولد برای ما بیشتر یک روز یا شب به یاد ماندنی است !اما برای خیلی ها یک دنیا خاطره!

چه زیباست وقتی همه به ما شادباش تولدمان را می گویند لحظه ای درنگ کنیم و اگر مار کنارمان هست یا اگر نیست خود را به او برسانیم و یا اگر از پیشمان رفته به یادش بنشینیم و بگوییم مادر آن لحظه و لحظات را برایمان بیان کن!

بی شک اولش کمی مکث می کند و بعد می گوید ...و ما همه چیز میشنویم الا یک چیز که با درد آمدی ...درد!

هروقت به لحظه زایش فرزندی می اندیشم تنها درد را میبینم و بعد لبخندی از روی رضایت و مادری که چشم انتظار دیدن نتیجه این هم صبر و تحمل و درد است را به یاد می آورم .

دستانی که با محبت بر تنو بدن فرزند می نشیند و بوی خوش شیر مادر و آغوش گرمش !

سالها هم که بگذرد باز هم تمام این احساس را در وجودمان درک می کنیم .

تولد بدون درک این لحظات معنا ندارد .

عزیزی میگفت در نزدیکی خانه ما خانه مادر شهیدی است که سالها پیش با فرزندش به جبهه رفته بودم من بازگشتم ولی فرزند آو همانجا ماند و هرگز باز نگشت!

هر زمان در خانه ما همسرم و فرزندانم عروسم و یا دامادم با خوشحالی و شادمانی برایم جشن تولد میگیرن من قسمتی از کیک تولدم را برای همسایه خوبمان می برم و کنارش میشینم تا از فرزندش برایم بگوید یک خاطر که بیش از سی و شش سال است هر سال می شنوم ولی هرگز تکراری نشده ،هر بار بوی تازگی میدهد گویا فرزندش را دوباره به دنیا می آورد با همان درد و رنج و اشک...

تولد و زایش بسیار زیباست مانند فصل بهار حتی اگر در پاییز و یا زمستان باشد !

مادر های زیادی هستند که ثمره وجودشان را تقدیم نمودند تا ماه تولدمان را جشن بگیریم و شاد باشیم !

ای کاش امسال فرصتی میشد تا به دیدن یکی از این مادران می رفتیم و از تولد فرزندش سوال میکردیم ! چند ماه پیش همسایه ما وقتی دیگر فرزندش نیامد او به دیدنش رفت امسال صحم کیک تولدم را که برایش می بردم کنار پنجه گذاشتم تا پرندگان از آ میل کنند !

تقدیم به همه مادران

به خصوص مادران شهید

یا حق

جعفر صابری

درد و دل‌های عاشقانه یک مادر شهید با فرزندش/ "این چشم‌ها عمری‌ست که در به در توست"

الهام نجمی نوسروده‌ای را به مادران شهید هشت سال دفاع مقدس تقدیم و دلتنگی‌های آنان را بیان کرده است.

به گزارش خبرنگار فرهنگی خبرگزاری تسنیم، الهام نجمی شاعر، 2 نوسروده خود را تقدیم به شهدای هشت سال دفاع مقدس و مادران شهدا کرده است. این 2 شعر در زیر منتشر می‌شود:

کبوترهای زخمی بال را در آسمان دیدم
شکوهی سرخ را در جبهه‌های آن زمان دیدم

چفیه؛ بند پوتین و لباس غرق خون‌هاشان
چقدر از هر کدامش راه سمت آسمان دیدم

برایم کربلا می‌شد مجسم آن زمانی که
شهید بی‌سری را هم زیارت‌نامه خوان دیدم

میان بغض چشمم رفت سمت خاکریزی که
در آنجا صد شهید بی‌پلاک و استخوان دیدم

و اما گوشه‌ی سنگر وصیت‌نامه‌ای تنها
شهیدش را گلی در باغ‌های بی‌نشان دیدم

گلی گم کرده بودم بی نشانی در دل صحرا
به جای پیکرش دشتی شبیه ارغوان دیدم

خیالم سوخت پشت معبری در زیر آتش‌ها
کبوترهای زخمی را در آن آتشفشان دیدم

به دنبال شهیدان می‌روم از خاک تا افلاک
که تنها عشق را همراهشان در هر زمان دیدم

شعری تقدیم به مادر شهید

یک گوشه‌ی قلبم همیشه سنگر توست
سرتاسرش گل‌های سرخ پیکر توست

آماده‌‌ام تا بازگردی، کوه صبرم
این چشم‌ها عمری‌ست که در به در توست

عطر تو را حس کرده‌ام هر بار گفتم
شاید نسیمی در دلش خاکستر توست

در خواب از بیداری‌ام جاری‌تری چون
آرامشم با دیدن چشم تر توست

بگذار تا لالایی من جان بگیرد
بگذار سر بر دامنم ، این مادر توست

بیشتر بخوانید

موضوعات مرتبط: سر مقاله
[ چهارشنبه نوزدهم آذر ۱۴۰۴ ] [ 15:1 ] [ روابط عمومی دفتر آقای دکتر جعفر صابری ]

.: Weblog Themes By Iran Skin :.

درباره وبلاگ

معرفی: جعفر صابري

متولد بیست و یکم آذر ماه هزارو سیصدو چهل شش هجری شمسی مصادف با دوازدهم دسامر 1967 میلادی در حوزه 2 زنجان (شهر ابهر)، فارغ التحصيل رشته هاي ساختمان .سينما . مديريت دولتي و علوم ارتباطات و روابط بین الملل ,روانشناسی و عکاسی ،مدرس ،محقق، تهیه کننده و کار گردن ،مخترع و کار آفرین ...
بعلت شغل پدر كه نظامي بود كودكي و نوجواني را در شهرهاي مختلفي به سر برد. سن  بلوع وي كه همزمان با انقلاب اسلامي در ايران بود در شهر دامغان سپري شد وي مي گويد:

قوره نشوده مویز شدیم.

با شروع حركتهاي انقلابي وي فعاليت نوشتاري خود را شروع كرد و در سال 58 اولين مجله خود را تحت عنوان پيام طالقاني به چاپ رساند. فعاليت تئاتر وي از سال 56 آغاز شده بود ولي 58 اوج گرفت در سال 1362 با عظيمتي به تهران  گروه هنری میثاق را راه انداخت و با دوستان هم سن وسال خود به کمک کمیته فرهنگی جهاد سازندگی که آن روز ها هنوز وزارت خانه نشده بود راهی مناطق جنگی شد و برای رزمندگان تئاتر و موسیقی اجراء می نمودند.
در سال 1365 فعالیت فرهنگی خود را در سپاه پاسداران  به عنوان پاسدار افتخاری (برای سربازی)ادامه دادوی خیلی زود متوجه شد که با روحیه وی سازکار نیست و بعنوان بسیجی کار فرهنگی را دنبال کرد. پس از جنگ وی تحصیل را دنبال کرد و درآموزش و پرورش هم معلم پرورشی بود. فعالیت های پرورشی و هنری برای کودکان و نوجوانان وی بعنوان مدیر هنرستان چند سالی خدمت کرد و سپس برای تحقیق و مطالع بیشتر شغل های اداری را ترک کرد.
فعالیت مطبوعاتی وی از سال 1357 آغاز و تاکنون ادامه دارد.
سایر فعالیتها و تالیفات استاد صابری  در  قسمت انتهایی همین وبلاگ آمده است ضمن آنکه بد ندیدم تا تعدای از دست نوشتهای دکتر صابری را در این وبلاگ جهت آشنای بیشتر شما درج نمایم .
                                                                        با تشکر از شما بازدید کننده محترم    
    
امکانات وب